پایگاه تحلیلی فضای مجازی و آموزش سواد رسانه مبتنی بر مبانی امامین انقلاب

مغالطه : تبلیغ نکردن در فضای مجازی، خلاف مطالبات مقام معظم رهبری است

  • ۱۵۷۹

مسیر مطلب در پایگاه مرشدخان : پاسخ به سوالات و شبهات ← شبهات ،مغالطات و سخنان معروف و غلط درباره رسانه و فضای مجازی


تبلیغ نکردن در فضای مجازی، خلاف مطالبات مقام معظم رهبری است[1]

مطالب شما بیانگر آن است که ما حق نداریم در فضای مجازی تبلیغ کنیم. درحالی‌که تبلیغ در فضای مجازی از مطالبات مقام معظم رهبری است.

پاسخ:

در پاسخ به این پرسش باید موارد ذیل را موردتوجه قرار داد.

در پایگاه مرشدخان، در دو قسمت، در مورد ابعاد فضای مجازی توضیح داده شد. فضای مجازی گستردگی فراوانی دارد. برخی فضای مجازی را به شبکه‌های اجتماعی غیربومی و عمدتاً صهیونیستی محدود کرده‌اند، به‌گونه‌ای که با اندک مخالفت حضور در شبکه‌های اجتماعی صهیونیستی، مغالطهٔ بالا را مطرح می‌کنند. این در حالی است که گسترهٔ فضای مجازی شامل شبکه‌های اجتماعی بومی، بازی‌های ویدئویی، وب‌سایت، وبلاگ، میکروبلاگ، پادکست، ایمیل، تلفن ثابت، تلفن همراه، پیامک انبوه و... می‌شود.

قطعاً کسی مخالف تبلیغ در فضای مجازی و نشر معارف دینی از این بستر نیست. چه اینکه این فضا زمینه‌ای را مهیا ساخته است که نیروهای حزب‌اللهی می‌توانند توسط آن، یک حرف صحیح خود را به هزاران مخاطبی که نمی‌شناسند برسانند. چه کسی می‌تواند با این مهم مخالفت کند؟[2]

آنچه مورد مخالفت قرار می‌گیرد، عبارت است از حضور همهٔ افراد، بدون آمادگی لازم و سازمان‌دهی در عرصه‌هایی که منافع آن از مضراتش کم‌تر است و در بسیاری از مواقع هدف اصلی مبلغان (رساندن پیام به مخاطبین) یا اتفاق نمی‌افتد و یا در هیاهوی فراوانی دیده و شنیده نمی‌شود. شیوهٔ برخورد مالکان صهیونیست نرم‌افزارهای ارتباطی با مواردی مانند نامهٔ اول و دوم مقام معظم رهبری>، صفحهٔ ما عاشق مبارزه با صهیونیست‌ها هستیم، صفحات انقلابیون بحرین، فلسطین و برخی صفحات مردم سوریه ازاین‌قرار است.

باید توجه داشت تبلیغ درجایی که مبلغ استقلال عمل و امنیت اخلاقی دارد و امنیت مخاطبانش را به خطر نمی‌اندازد، واجب کفایی است.

اما مبلغ نباید درجایی اقدام به تبلیغ کند که استقلال عمل نداشته باشد (مگر اینکه به‌صورت مخفیانه بتواند این کار را انجام دهد که این امر در نرم‌افزارهای ارتباطی امکان‌پذیر نیست). خط قرمز مالکان نرم‌افزارهای ارتباطی غیربومی، استکبارستیزی و مخالفت با صهیونیزم بین‌الملل است. به همین دلیل، کسانی که تابه‌حال این خط قرمز را شکسته‌اند، به‌راحتی حذف‌شده‌اند.

همچنین، مبلغ نباید به بهانهٔ تبلیغ دینی، امنیت اخلاقی خود را به خطر بیندازد. برخی از این نرم‌افزارها، تصاویر غیراخلاقی و گمراه‌کننده را به‌صورت غیرارادی برای کاربران ارسال می‌کنند که بسیار آسیب‌زا و نامطلوب است. امام علی( در مواجه با کوفیان نافرمان و درزمینهٔ اصلاح آنان می‌فرماید: «وَ إِنِّی لَعَالِمٌ بِمَا یصْلِحُکمْ وَ یقِیمُ أَوَدَکمْ وَ لَکنِّی لَا أَرَی إِصْلَاحَکمْ بِإِفْسَادِ نَفْسِی؛[3] من آنچه شمارا اصلاح و کجی‌هایتان را مستقیم می‌نماید، می‌دانم؛ ولی هرگز با تباه کردن خود، شما را اصلاح نمی‌کنم.»

از سوی دیگر، مبلغ حق ندارد به بهانهٔ تبلیغ دینی، جان دیگر کاربران را به خطر بیندازد. نگاهی به شیوهٔ تبلیغ ائمهٔ اطهار(در دوران حکومت بنی‌امیه و بنی‌عباس بیانگر مدعاست. البته با دقت در آیات قرآن نیز می‌توان این نکته را به دست آورد. خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نَصْبِرَ عَلی طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّک یخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذی هُوَ أَدْنی بِالَّذی هُوَ خَیرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَکمْ ما سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْکنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذلِک بِأَنَّهُمْ کانُوا یکفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ الْحَقِّ ذلِک بِما عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُون»[4]؛ «و چون گفتید: ای موسی! ما به یک خوراک نمی‌توانیم بسازیم. پروردگار خویش را بخوان تا از آنچه زمین همی رویاند از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیازش برای ما بیرون آورد! گفت: چگونه پست‌تر را با بهتر عوض می‌کنید؟ به شهر فرود آیید تا این چیزها که خواستید بیابید و ذلت و مسکنت بر آنان مقرر شد و به غضب خدا مبتلا شدند؛ زیرا آیه‌های خدا را انکار همی کردند و پیامبران را به ناروا همی کشتند؛ زیرا نافرمان شده بودند و تعدی همی کردند.»

علامه طباطبایی (رحمه‌الله) ذیل این آیهٔ شریفه می‌فرماید: «در تفسیر عیاشی در ذیل جمله «ذلِک بِأَنَّهُمْ کانُوا یکفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ» از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده، آن جناب قرائت کردند: «ذلِک بِأَنَّهُمْ کانُوا یکفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ، وَ یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ الْحَقِّ، ذلِک بِما عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ» و سپس فرمودند: به خدا سوگند! انبیا را با دست خود نزدند، و با شمشیرهای خود نکشتند، و لکن سخنان ایشان را شنیدند، و در نزد نااهلان، آن را فاش کردند، در نتیجه دشمن ایشان را گرفت، و کشت، پس مردم کاری کردند که انبیا هم کشته شدند، و هم تجاوز شدند، و هم گرفتار مصائب گشتند.» ایشان سپس می‌فرماید: «در کافی نظیر این روایت آمده، و شاید امام (علیه‌السلام) این معنا را از جملهٔ «ذلِک بِما عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ» استفاده کرده؛ چون معنا ندارد قتل و مخصوصاً قتل انبیا و کفر به آیات خدا را به معصیت تعلیل کنند؛ بلکه امر به عکس است؛ چون شدت و اهمیت از این طرف است؛ ولکن عصیان به معنای نپوشیدن اسرار، و حفظ نکردن آن، می‌تواند علت کشتن انبیا واقع شود، و این را با آن تعلیل کنند.»[5]

این امر، خصوصاً در هنگام برقراری ارتباط با شیعیان خارج از کشور نمود پیدا می‌کند که به‌راحتی آنان را در دام سرویس‌های جاسوسی و جوخه‌های مرگ استکبار جهانی قرار می‌دهد. کشورمان در این خصوص هزینه‌های بعضاً سنگینی را به دلیل چنین بی‌دقتی‌هایی با از دست دادن برخی عزیزانش در داخل و یا خارج از کشور پرداخته است.

به‌طورکلی، برای تبلیغ دین در سرویس‌های غیربومی، رعایت 16 شرط لازم است که عبارت است از:

1. وحدت مدیریت و پرهیز از پراکنده‌کاری؛

2. رعایت تقوا به معنای اعم؛

3. تخصص در موضوعی که بناست در فضای مجازی در آن زمینه اقدام به تبلیغ کنند؛

4. حضور تهاجمی و نه تدافعی (دفاع را حتی می‌توان در قالب حمله ارائه کرد)؛

5. تأثیرگذار بودن (اگر نیستیم، حق حضور نداریم)؛

6. عدم ترویج سرویس دشمن (تبلیغ هر نوع سرویس دشمن ممنوع است؛ بنابراین نباید با شماره اصلی خودمان مثلاً در تلگرام عضو شویم)؛

7. آشنایی کامل با سرویسی که در آن فعالیت می‌کنیم؛

8. امکان تولید محتوا، متناسب با محیط مجازی تبلیغ؛

9. رعایت مؤلفه‌های امنیتی (امنیت اطلاعات)؛

10. رعایت لوازم قواعد فقهی برای حضور در سرویس خارجی خصوصاً قاعده اضطرار؛

11. هدف‌گذاری برای تبلیغ که شامل الف) تبلیغ و دفاع از دین ب) کشاندن مخاطبان به سرویس داخلی و داشتن برنامه برای رسیدن به هر دو هدف؛

12. توجه به میزان اثرگذاری در سرویس غیربومی و رعایت تناسب اختصاص منابع با میزان اثرگذاری؛

13. رعایت نکات مربوط به تبلیغ بین‌الملل خصوصاً امنیت ارتباطات؛

14. نداشتن خوف از وقوع در گناه؛

15. عدم ایجاد هرگونه انحصار محتوایی و تبلیغی برای سرویس خارجی؛

16. برخورداری از مبانی محکم بخصوص در اعتقادات، سیاست و مسائل کلان فرهنگی و فهم صحیح اسلامی برای تحلیل درست از شرایط (و الا می‌شود مصداق این مثل معروف؛ شد غلامی که آب جوی آرد آب جوی غلام بِبُرد).

 



[1]. کهوند، محمد، پیشین، ص 401.

[2]. هیچ‌کس نمی‌گوید آقا جادّه نکش. اگر شما در یک منطقه‌ای جادّه‌ای لازم دارید، خیلی خب، جادّه بکش، جادّهٔ اتوبان هم بکش امّا مواظب باش! آنجایی که ریزش کوه محتمل است، آنجا محاسبهٔ لازم را بکنید. ما به دستگاه‌های ارتباطی خودمان، به مجموعهٔ وزارت ارتباطات و شورای عالی مجازی -که بنده از آن‌هم گله‌دارم- سفارشمان این است. ما نمی‌گوییم این راه را ببندید؛ نه، اینکه بی‌عقلی است. یک کسانی نشسته‌اند، فکر کرده‌اند، یک راهی بازکرده‌اند به‌عنوان این فضای مجازی و به قول خودشان سایبری؛ خیلی خب، از این استفاده کنید منتها استفادهٔ درست بکنید؛ دیگران دارند استفادهٔ درست می‌کنند؛ بعضی از کشورها طبق فرهنگ خودشان این دستگاه‌ها را قبضه کرده‌اند. ما چرا نمی‌کنیم؟ چرا حواسمان نیست؟ چرا رها می‌کنیم این فضای غیرقابل‌کنترل و غیر منضبط را؟ مسئول‌اند، یکی از مسئولین هم همین‌ها هستند؛ دستگاه وزارت ارتباطات است.

[3]. نهج‌البلاغه، ص 99.

[4]. بقره/ 61.

[5]. ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، صص 288 - 289.

مغالطه :‌کمال انسان در آن است که زمینه‌های گناه فراهم شود، و سپس انسان با اختیار و ارادهٔ خود دچار فساد نشود....

  • ۱۵۰۸

مسیر مطلب در پایگاه مرشدخان : پاسخ به سوالات و شبهات ← شبهات ،مغالطات و سخنان معروف و غلط درباره رسانه و فضای مجازی


کمال انسان در آن است که زمینه‌های گناه فراهم شود، و سپس انسان با اختیار و ارادهٔ خود دچار فساد نشود؛ بنابراین، مقابله و نفی برخی فنّاوری‌ها با عنوان اینکه مقدمه و بستر فساد را ایجاد می‌کنند، کار صحیح و روش دینی و شرعی نیست.

پاسخ:

اگر مطالعه‌ای هرچند گذرا نسبت به تعالیم اسلامی صورت گیرد، به‌روشنی، نادرستی دیدگاه مذکور بدست می‌آید. اسلام، نسبت به مقدمات و زمینه‌های معصیت و فساد، اهتمام و حساسیت زیادی داشته، خواهان آن است که بسترهای گناه فراهم نشود. در تعالیم دینی، تأکیدات و سفارش‌های زیادی نسبت به فاصله گرفتن از مقدمات و بسترهای فساد به‌ویژه در مسائل جنسی، شده است؛ مثلاً: توصیه‌ها و دستورات مؤکدی مبنی بر عدم اختلاط زن و مرد شده است و اینکه اگر زن و مرد در فضای خلوت قرار گیرند حکم کراهت و حرمت دارد، یا اینکه: زن و مرد نامحرم نباید لباس‌هایی که موجب جلب‌توجه یکدیگر باشد بپوشند؛ دستوراتی از این قبیل، که مبتنی بر لزوم فاصله گرفتن از بسترهای فساد و گناهان جنسی است، بسیار است. چنان‌که برخی کارشناسان تربیت اسلامی بیان کرده‌اند: این غلط است که زمینهٔ گناه را فراهم و ترویج کنیم، امکانات آن را بیاوریم، بعد بگوییم آقا شما دست نزنید! بلکه وظیفهٔ حکومت اسلامی این است که به‌هیچ‌عنوان اجازه ندهد زمینه‌های فساد در کشور توسعه پیدا کند و بر همهٔ مسلمانان واجب است که با تمامی زمینه‌های فساد و تباهی مقابله کنند.

مغالطه : اشکال از محصول فناوری نیست، از کاربر آن است

  • ۱۳۳۶

مسیر مطلب در پایگاه مرشدخان : پاسخ به سوالات و شبهات ← شبهات ،مغالطات و سخنان معروف و غلط درباره رسانه و فضای مجازی


مغالطه : برخی امکانات در ابزارهای جدید ارتباطی، اختیاری است؛ درنتیجه، فرد می‌تواند آن را انتخاب نکند. بنابراین اشکال از فناوری نیست، از کاربر آن است.

پاسخ:

الف) صحت و درستی این سخن، مانند آن است که صداوسیما هرگونه فیلمی را در برخی شبکه‌های خودش پخش نموده و بگوید که ما کسی را اجبار به دیدن این شبکه نمی‌کنیم و هر کس خودش می‌تواند شبکه را انتخاب نموده و نگاه کند و مختار است که از این امکان استفاده ننماید؛

ب) فنّاوری فرهنگی بیگانه، بالطبع، ترویج فرهنگ آنان را در کشور به دنبال دارد و در این میان، سخن از اختیار و انتخاب، امری نابجاست؛ چراکه این فرهنگ، انتخاب افراد و محاسبات فکری آنان را تحت تأثیر قرار داده و زمینه‌های مفاسد را سهل‌الوصول‌تر می‌کند؛

ج) برخورداری جامعه از قابلیت‌های جرم‌خیز، زمینه گناه را فراهم نموده و هزینه زندگی پاک را برای افراد، بالا می‌برد. در منطق دین، همان‌گونه که باید از فساد دوری جست، بایست زمینه و مقدمات آن را نیز فراهم نکرد؛

د) در این رابطه مقام معظم رهبری می‌فرمایند: «بحث سانسور نیست، بحث این است که ما نباید به ذهن و دل جوان چیزی بدهیم که او را به سمت گناه و فساد می‌لغزاند. این غیر از آزاد گذاشتن فکر برای انتخاب در مسئله‌ای است. شما می‌دانید که مسائل احساساتی به کسی فرصت انتخاب نمی‌دهد؛ انسان را به سمتی می‌کشاند بدون این که قدرت انتخاب داشته باشد. این‌ها را من نمی‌پسندم.»[1]



[1]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر 1/5/1380

مغالطه : مسدودسازی سرویس‌های مختلف فضای مجازی، موجب بدبینی مردم به نظام می‌شود.

  • ۱۴۱۹

 مسیر مطلب در پایگاه مرشدخان : پاسخ به سوالات و شبهات ← شبهات ،مغالطات و سخنان معروف و غلط درباره رسانه و فضای مجازی


مغالطه : مسدودسازی سرویس‌های مختلف فضای مجازی، موجب بدبینی مردم به نظام می‌شود.

پاسخ:

الف) قضاوت در مورد این قبیل مسائل، نیاز به دقت بیشتر و کار تخصصی‌تر دارد و صرفاً نمی‌توان به خواست گروهی از مردم بدون توجه به حقیقت و ادله آن، اکتفا کرد؛ چنان‌که همه کشورهای دنیا، در امور تخصصی و کارشناسی خود، منافع و مضارّ مسائل را بررسی کرده و سپس نسبت به آن تصمیم‌گیری می‌کنند؛

ب) فیلترینگ برخی سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی، اختصاص به کشور ما نداشته و در سایر کشورها نیز وجود دارد؛ حتی آمریکا نیز دسترسی به برخی سایت‌های غیراخلاقی و نیز شبکه‌های اجتماعی فاسد را در مدارس برای کودکان و نوجوانان فیلتر کرده است؛

ج) ازآنجاکه موضع ما تدافعی است، خود این تدافعی بودن و هجومی نبودن، بار منفی دارد. مردم دوست دارند که ما پیشرو باشیم تا مدافع؛ گرچه وقتی‌که مراحل دیگر جنگ را انجام ندادیم، باید دفاع کنیم؛

د) هیچ‌گاه نمی‌شود همهٔ مردم را راضی نگاه داشت؛ زیرا حدود بیست درصد از مردم، بررسی‌های دقیق تخصصی و ظرافت‌های دینی را نمی‌پذیرند؛ از طرف دیگر، کشور، جامعه و فرهنگ ما دینی است، لذا نمی‌توان حقیقت، اخلاق و دین را فدای خواست گروه معدودی کرد، تا آنان راضی گردند؛

ه) گرچه این نوع برخوردها، (فیلتر کردن و ...) همه آنچه باید انجام شود نیست، ولی اکثریت مردم به دلیل داشتن نگرانی، خواهان این هستند که در برابر این تهاجمات باید کاری انجام گردد و دولت به مقابله جدی با آن‌ها بپردازد؛

و) امروز وقتی این امکانات جرم‌خیز، باعث انحراف خانواده‌ها و ایجاد مشکلات فراوان می‌گردد، مردم به نظام بدبین می‌گردند و آنان از اینکه نظام اسلامی با ابزارهای جرم‌خیز مبارزه نمی‌کند ناراحت می‌شوند و انتظار دارند حکومت از حقوق مردم و خانواده‌ها دفاع کند و اجازه ندهد ابزارهای غیراستاندارد کیان خانواده را مورد تهدید قرار دهد؛

ز) در مقابل اعتراض برخی کاربران فضای مجازی، برخی جوانان اهل منطق و با غرور و پرشور کشور نیز وقتی ضعف فیلترینگ و دور زدن فیلترینگ به‌واسطهٔ ساده‌ترین ابزارها را مشاهده می‌کنند، ناراحت می‌شوند و از اینکه تاکنون با این نوع پدیده‌ها به‌صورت منفعلانه برخورد شده، ناراضی‌اند؛

ح) قطعاً اگر ما در فناوری‌های ارتباطی پیشرفت کرده، دست برتر را داشته باشیم، نیاز به فیلترینگ و... پیدا نمی‌شود؛ درنتیجه، موجبات ناراحتی حتی همین گروه اندک نیز به وجود نمی‌آید، بلکه اسباب افتخار همه مردم فراهم می‌شود؛

ط) و در آخر این‌که بسیاری از مخالفان فیلترینگ کسانی هستند که خطرات این رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی را قبول دارند و می‌پذیرند که این شبکه‌ها به‌هیچ‌وجه استاندارد نیست ولی در اثر گرفتار شدن به یکی از مغالطات و شبهاتی که به‌صورت گسترده در جامعه نشر پیدا کرده است، اعتقاددارند که باید به‌جای کارهای سلبی کار دیگری انجام گیرد. اگر ما بتوانیم این مغالطات و شبهات را پاسخ دهیم، اکثریت مخالفان آرام‌آرام نظر ما را خواهند پذیرفت.

شبهه : ممانعت از برخی ابزارهای ارتباطی یا فیلتر کردن بخشی از برنامه‌های آن‌ها، به معنای پاک کردن صورت‌مسئله است.

  • ۱۴۴۹

 

پاسخ:

 

در پاسخ به این سؤال، از دو منظر جواب داده می‌شود:

الف. بهتر است سؤال را کمی باز کنیم. سؤال اینجاست که یک کالای معیوب وارد کشور شده است. حال چه کنیم؟ برخی معتقدند چون این کالا غیراستاندارد است، باید ممنوع گردد. گروه دوم اعتقاد دارند که ممنوع کردن، پاک کردن صورت‌مسئله است، نه حل کردن مسئله. از گروه دوم می‌پرسیم که ازنظر شما در چه صورتی مسئله حل می‌شود؟ آیا جز این است که شما حل مسئله را به این می‌دانید که کالای معیوب وجود داشته باشد و مردم مصرف کنند؟! جهت روشن شدن مطلب، بهتر است نمونه‌ای از پزشکی ذکر کنیم: اگر یک شرکت داروسازی، دارویی را بسازد که طبق نظر مراکز علوم پزشکی، غیراستاندارد بوده و عوارض آن بیشتر از منافعش باشد، در این صورت، برخورد عقلانی با این مسئله چیست؟ بر اساس مبنای گروه دوم، ممنوع کردن این دارو، پاک کردن صورت‌مسئله است و حل مسئله به این است که این داروی مضر در داروخانه‌ها توزیع شود!

ازنظر ما، حل اساسی مسئله در فناوری‌های جدید ارتباطی آن است که مسئولین مربوطه، اولاً، با اعتقاد نسبت به شعار «ما می‌توانیم»، دغدغه «پیشرفت» و «فرهنگ» را به‌صورت توأمان داشته باشند. و در مرحلهٔ بعد، با برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری صحیح و جامع، جوانان تحصیل‌کرده در عرصهٔ فناوری‌های نوین را به خدمت بگیرند تا ابزار و وسایل ارتباطی نوین، در کشور خودمان و مناسب و مطابق باارزش‌هایمان ساخته شود. در این صورت، دیگر نیاز نداریم کالاهای معیوب وارد کشور کنیم تا به دنبال آن برای در امان ماندن مردم و جوانان مجبور شویم بعضی از آن‌ها را ممنوع و برخی برنامه‌ها را فیلتر کنیم.

البته تا زمان رسیدن به این مرحله از پیشرفت، باید اولاً از دامن زدن به هیجانات و افزایش نیاز کاذب در جامعه نسبت به استفاده از کالاها و برنامه‌های معیوبِ غیربومی خودداری شود؛ ثانیاً، در محدوده‌ای که ضرورت، اقتضای استفاده از برخی ابزارهای جدید را دارد، مردم را به استفاده از ابزارها و نرم‌افزارهای داخلی تشویق کنیم.

ب. همانگونه که در بخش فلسفه و فرهنگ فناوری پایگاه مرشدخان بیان شد، عامل ایجاد انحراف در رفتار کاربران، نرم‌افزارهای ارتباطی متعلق به دشمن است. از این رو باید خود عامل انحرافی را حذف کرد و گزینه مناسبی را جایگزین آن ساخت. این سبک و روش، برگرفته از تعالیم قرآنی است. با مطالعه قرآن، متوجه می‌شویم انبیاء الهی علیهم صلوات الله، همت خود را صرف حذف عامل انحرافی از جامعه خود می‌کردند. به‌عنوان‌مثال، عامل انحرافی در قوم حضرت موسی علیه السلام، سامری و گوساله اوست که حضرت هر دو را از جامعه خود حذف می‌کند، عامل انحرافی در قوم حضرت ابراهیم علیه السلام، بت‌ها هستند که حضرت آن‌ها را می‌شکند و عامل انحرافی در قوم پیامبر گرامی اسلام ص، مسجد ضرار، یهودیان و کفار هستند که حضرت همه را حذف می‌کنند. به نظر می‌رسد کسانی که منکر حذف عمال ایجاد انحراف هستند، اگر در زمان انبیاء علیهم السلام بودند و شاهد برخورد سلبی ایشان با عوامل انحرافی بودند، به ایشان اعتراض کرده و می‌گفتند: شما با حذف سامری و گوساله‌اش، بت‌ها و کفار و منافقان، صورت مسئله را پاک کرده‌اید و به جای این کار باید فرهنگ سازی کنید!

با توجه به موارد بیان شده در مجموع این پایگاه ، از بین بردن عامل انحرافی، مسئله را تا حد زیادی حل می‌کند و عدم حذف آن و اقدام به هر عمل دیگری، در حقیقت به معنی پاک کردن صورت‌مسئله است.

باید به مردم اعتماد کنیم، عمده افراد از این ابزارها خوب استفاده می‌کنند!

  • ۱۳۶۶

 مسیر مطلب در پایگاه مرشدخان : پاسخ به سوالات و شبهات ← شبهات ،مغالطات و سخنان معروف و غلط درباره رسانه و فضای مجازی


باید به مردم اعتماد کنیم. چرا به دلیل اینکه ممکن است افراد محدودی از این فناوری‌ها استفادهٔ نادرست داشته باشند، جمع کثیری از مردم جامعه را از خدمات این فناوری‌ها محروم کنیم؟

پاسخ:

سالم‌سازی فضای آلوده به معنای بی‌اعتمادی به مردم نیست؛ بلکه به معنای حفظ کرامت، سلامت روح و انسانیت آن‌هاست.

همان‌گونه که در بعد جسمی، نظارت، تفکیک، پالایش و سالم‌سازی محیط و محصولات به معنای بی‌اعتمادی به مردم نیست، در بعد روحی و معنوی نیز انجام این امور بی‌اعتمادی به مردم محسوب نمی‌شود. اساساً ادارهٔ استاندارد به همین دلیل تأسیس‌شده است.

وقتی احتمال شیوع ویروسی مانند و با در جامعه داده می‌شود، نهادهای مسئول تمام تلاش خود را برای پیشگیری و درمان به کار می‌برند. این تلاش کاملاً به‌جا، لازم و ضروری است؛ زیرا اگرچه مردم ممکن است با استفاده از روش‌های پیشگیری، احتمال ابتلای خود به ویروس وبا را کاهش دهند؛ اما هر عقل سلیمی حکم می‌کند که باید با تمام توان از ورود و شیوع ویروس جلوگیری کرده و با اطلاع‌رسانی به‌موقع، سلامت جسمی مردم را ارتقا داد. همچنین در بحث آلودگی هوا، همگان از مسئولان انتظار دارند که اقدامی عملی جهت پاک‌سازی هوا انجام دهند و هیچ‌کس، پاک‌سازی را توهین به مردم نمی‌داند و نمی‌گوید بگذارید مردم خودشان انتخاب کنند و تشخیص دهند تا از چه هوایی استنشاق کنند.

در فضای مجازی نیز حاکمیت وظیفه دارد از ورود و شیوع آلودگی‌ها و ویروس‌هایی مانند مسائل غیراخلاقی، شبهات، شایعات، خشونت، مسائل مربوط به سحر و جادو، فرقه‌های انحرافی و... جلوگیری کرده و با آگاه‌سازی به‌موقع، مردم را نسبت به آسیب‌های احتمالی، مصونیت بخشند.

اگر حاکمیت در این وظیفهٔ ذاتی خود تعلل و سستی به خرج دهد، قطعاً موجبات بی‌اعتمادی مردم را نسبت به خود فراهم آورده است. در این صورت این مردم هستند که نمی‌توانند به مسئولین خود اعتماد کنند.

ضمن اینکه مطابق با مستندات ارائه‌شده، به دلیل مدیریت نامناسبِ تولید، توزیع محتوا و خدمات در فضای مجازی، شیوهٔ استفاده از این فضا نیز نامناسب و غیرقابل‌قبول است.[2]



[1]. کهوند، محمد، پیشین، ص 399.

[2]. شما باید به‌موازات این کار، وسایل مصون‌سازی را فراهم کنید. جوانان را مصون کنید! ذهن‌ها را مصون کنید! دل‌ها را مصون کنید که اگر علی‌رغم شما، روزی دشمن توانست نفوذ کند، شما قبلاً مصونیت ایجاد کرده باشید. راهش این است. این‌گونه باید با هجوم دشمن برخورد کرد. ما با این روحیه مقاومت و با این روحیه ایستادگی، توانسته‌ایم قدرتی مثل استکبار جهانی و مثل امریکا را بیست سال پشت در نگهداریم و بازهم می‌توانیم! ملت ایران قوی است و این استقامت، استقامت ایمانی است. این استقامت، از دین، از اسلام و از ایمان سرچشمه می‌گیرد و هر جا که باشد، موجب ناکامی دشمن خواهد شد. این را ما باید حفظ و تقویت کنیم. ما باید دین را تقویت کنیم؛ ایمان جوانان را تقویت کنیم؛ اجتناب از فساد را تقویت کنیم. این کار، کار درستی است؛ این راه، راه صحیحی است.» بیانات مقام معظم رهبری> در دیدار جمعی از ناشران، 28/2/1378.

مغالطه:هر چیز که حذف می‌شود باید جایگزینی برای آن ارائه کرد

  • ۱۵۶۵

متن مغالطه : 

هنر دارید چیز جذاب‌تر بیاورید تا مردم به سمت آن بروند. یک در را می‌بندی باید در دیگری را به‌جای آن بازکنی. اگر این فناوری‌ها و امکانات جدید را ممنوع و حذف می‌کنید، باید یک جایگزین برای آن ارائه دهید. اگر جایگزین ندارید، نمی‌توانید ببندید و محدود کنید.

پاسخ:

در بحث جایگزین سازی یک نکتهٔ ریز و دقیق وجود دارد و آن اینکه هر چیزی الزاماً جایگزینی از نوع خود ندارد؛ زیرا گاهی اصل آن چیز غلط و نادرست است. به‌عبارت‌دیگر، گاهی جایگزین یک‌چیز، ماهیتاً با آن شیء متفاوت است.

در صدر اسلام، زمانی که دستور تحریم شراب از سوی حضرت حق صادر شد، وظیفهٔ پیامبر ص مانند سایر موارد، ابلاغ دستورات الهی بود. در اینجا ممکن است سؤال شود جایگزین اسلام برای شراب چه بود؟

در روایات وارده از اهل‌بیت علیهم السلام، ازدواج موقت، جایگزین شراب معرفی شده است. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَی حَرَّمَ عَلَی شِیعَتِنَا الْمُسْکرَ مِنْ کلِّ شَرَابٍ وَ عَوَّضَهُمْ مِنْ ذَلِک الْمُتْعَةَ[1]؛ خداوند تبارک و تعالی نوشیدنی‌های مسکر را بر مؤمنان حرام ساخت و در عوض حرمت آن، متعه را حلال کرد.»

همان‌طور که ملاحظه می‌شود، جایگزین شراب چیزی است که ماهیتاً با شراب متفاوت است. در مورد فضای مجازی نیز برخی مصادیق آن، کاملاً نادرست و نابجاست. به همین علت، در جایگزین سازی باید دقت کرد که مانند نمونهٔ شراب از جهت ماهیت با آن تفاوت داشته و کاربران را دچار آسیب‌های فراوان نکند. مثلاً صدای جادویی از خدماتی است که توسط یکی از اپراتورهای تلفن همراه ارائه‌شده است. ارائهٔ این سرویس کاملاً غیرعاقلانه، نادرست و نابجاست. در بحث جایگزین سازی آن، باید سرویسی را انتخاب کرد که فرصت‌آفرین باشد و نه تهدیدزا.

نکتهٔ دوم عبارت است از اینکه راه‌اندازی شبکهٔ ملی اطلاعات به‌عنوان جایگزین اینترنت آمریکایی، بنا بر نظر کارشناسان خبره فناوری اطلاعات و ارتباطات، درمجموع کمتر از سه ماه طول می‌کشد، درحالی‌که این جایگزین به‌مراتب سریع‌تر، امن‌تر، ارزان‌تر و سالم‌تر است، هنوز مورد مطالبهٔ عمومی خصوصاً نخبگان قرار نگرفته و به همین علت هیچ‌یک از دولت‌ها، تاکنون اقدام به راه‌اندازی آن نکرده‌اند.

هم‌اکنون متخصصین کشورمان توانمندی زیادی برای تولید بازی، پویانمایی، شبکه‌های اجتماعی، موتورهای جستجو، سرویس‌های پست الکترونیک، سیستم‌عامل، ضد بدافزار و... دارند؛ اما با سه مشکل مواجه هستند؛ یکی آنکه مسئولان امر حمایت بایسته و لازم را از آنان نمی‌کنند. دوم اینکه کاربران نیز آن‌طور که نواقص سرویس‌های غیربومی را تا حصول نسخهٔ مطلوب تحمل می‌کنند، نسبت به سرویس‌های داخلی صبر و تحمل به خرج نمی‌دهند. سوم آنکه تبلیغ خوبی برای آشنایی مردم با سرویس‌های بومی انجام نمی‌پذیرند و سرویس‌های بومی به‌اندازهٔ غیربومی خود از شهرت برخوردار نیستند.

بااین‌حال جایگزین‌هایی برای خدمات غیربومی موجود است که در مردم می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند.



[1]. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 467.

متن شبهه : کارهای سلبی همیشه با شکست همراه بوده است؛ باید فرهنگ‌سازی کرد

  • ۱۴۷۳

متن شبهه : 

فیلترینگ دیگر منسوخ شده و ما نباید به این روش‌ها روی بیاوریم. در ویدئو و ماهواره، ممنوعیت و محدودیت اعمال شد؛ ولی جواب نگرفتیم. ما تجربهٔ این شکست‌های سلبی را داریم و نباید دوباره تکرار کنیم. مسائل، معضلات و آسیب‌های فرهنگی را باید با کار فرهنگی حل کرد. با کار پلیسی و بگیروببند نمی‌شود این مشکلات را حل کرد.

پاسخ:

اصل محدودیت و ممنوعیت یک اصل تربیتی، رشد آور، مفید، مطلوب و طبیعی است. برای اثبات این ادعا موارد ذیل ذکر می‌شود:

الف) خداوند متعال به‌عنوان آفرینندهٔ انسان، برای هدایت او به‌سوی سعادت ابدی، کامل‌ترین و بهترین برنامه‌ها را در نظر گرفته است. در نگاه کلان به این برنامه‌ها، هم می‌توان موارد فراوان سلبی را مشاهده کرد و هم ایجابی. مواردی مانند صدقه، نماز، روزه، تعاون در کارهای نیک و... ازجمله برنامه‌های ایجابی است و پرهیز و ممنوعیت اقدام به مواردی، همچون سرقت، شرک، ظلم، شرب شراب، مصرف گوشت مردار و حیوانات حرام‌گوشت و... از مصادیق سلبی است. حتی در ادارهٔ امور اجتماعی نیز دو فرع دینی امربه‌معروف و نهی از منکر را برای ساختن زندگی بهتر و اجتماعی سالم‌تر، بر افراد واجب کرد. البته دایرهٔ سلب و ایجاب در حیطهٔ احساسات و عواطف، شامل دو فرع دیگر دینی، یعنی تولی و تبری نیز می‌شود.

برخورد با مواضع تهاجمی جدید دشمن مانند مسجد ضرار نیز شامل دو تاکتیک سلبی و ایجابی می‌شود. آنجا که پیامبر گرامی اسلام(را دعوت به حضور در مسجد قبا می‌کند ایجاب[1] و آنجا که نهی از حضور در مسجد ضرار می‌کند، سلب است.[2]

حتی پس از آفرینش انسان، جهت تربیت وی، سلب و ایجاب را در کنار هم می‌گنجاند: «وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْکنْ أَنْتَ وَ زَوْجُک الْجَنَّةَ وَ کلاً مِنْها رَغَداً حَیثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکونا مِنَ الظَّالِمین»[3]؛ «و گفتیم: ای آدم! تو و همسرت در بهشت آرام گیرید و به فراوانی از هر جا که خواستید بخورید و نزدیک این درخت مشوید که از ستمگران خواهید شد.»

ب) نگاهی به طبیعت و جریان عادی زندگی نشان می‌دهد که سلب و ایجاب در کنار هم و به تناسب نیاز به کار می‌روند. کشاورزان برای گرفتن محصول خوب هم به خاکِ مناسب، کودِ به‌موقع، آبِ مکفی و... به‌عنوان امور ایجابی نیازمندند و هم به هرس کردن و آفت زدایی به‌عنوان امور سلبی اقدام می‌کنند. سمِّ تنها، و یا آب و کودِ تنها، محصول خوبی به ارمغان نمی‌آورد. بیماری که به نزد طبیب می‌رود، هم باید داروهایی را به‌عنوان نسخهٔ ایجابی طبیب حاذق مصرف کند و هم از برخی امور به‌عنوان نسخهٔ سلبی پرهیز کند.

بنابراین، اصل ممنوعیت، محدودیت و سلب، یک اصل تربیتی و طبیعی و غیرقابل خدشه می‌باشد. آنچه در این زمینه مهم می‌باشد، شیوه و چگونگی آن است.

مثال‌هایی (ویدئو، ماهواره و...) که در قسمت شبهه به‌عنوان تجربیات تلخ مطرح شد، بیان‌گر تمام واقعیت نیست. اگر همین برخورد سلبی ناقص و بدون توجه به تمام جوانب هم نبود، هم‌اکنون به‌جای 40% مردم، 100% از ماهواره استفاده می‌کردند؛ اما اینکه بالاخره 40% از مردم، علی‌رغم قانون ممنوعیت نصب و بکارگیری ماواره، از آن استفاده می‌کنند، به علت بکارگیری محدودیت و ممنوعیت نیست؛ بلکه دو علت مغفول دیگر باعث چنین نتیجه‌ای شده است.

ویدئو زمانی وارد کشورمان شد که کشورمان هیچ‌گونه آمادگی‌ای، چه در زیرساخت‌های سخت و چه در زیرساخت‌های نرم برای پذیرفتن آن نداشت. نه فیلمی تولید شده بود و نه فرهنگ استفاده از آن، قبلاً به مردم آموزش داده شده بود. تمام فیلم‌های موجود در بازار عرضه، فیلم‌های تولیدشده رژیم طاغوت و یا فیلم‌های شرقی و غربی بود.

درواقع ابزاری در اختیار مردم قرارگرفته بود که ما هیچ محصولی برای آن نداشتیم. رسانه‌ای بین مردم در حال شیوع بود که تریبون آن، یک‌طرفه و در اختیار دشمنان نظام و انقلاب بود. طبعاً باید اقدامات سلبی و ایجابی انجام می‌شد. کار سلبی، ممنوعیتِ موقتِ استفاده از ویدئو بود و کار ایجابی فرهنگ‌سازی و تولید فیلم بومی برای مخاطبان. زمانی که تعداد فیلم‌ها به حد قابل قبول رسید، ممنوعیت موقت برداشته شد، ویدئوکلوپ‌ها دایر و فیلم‌های بومی در دسترس مخاطبان قرار گرفت. اکنون مخاطبی که به بازار عرضه مراجعه می‌کند، می‌تواند از محصولاتِ داخلیِ مطلوب استفاده کند؛ اما همچنان استفاده از فیلم‌های بدون سانسور به علت تأثیرگذاری نامطلوب و فراوانش ممنوع است.

در اینجا، کسانی که اقدام به ممنوعیت موقت استفاده از ویدئو کردند، متهم قضیه نیستند؛ بلکه این موضوع دو متهم نامرئی دیگر دارد؛ متهم اول رصد کنندگانی هستند که قبل از ورود ابزار باید آن را شناسایی کرده و به فکر چاره باشند و برای آن تدبیری بیندیشند. متهم دوم نیز واردکنندگان‌اند که قبل از وجود زیرساخت‌های لازم در کشور برای ورود یک ابزار، تنها به جهت دستیابی به منافع اقتصادی و سودهای کلان، آن را وارد کرده و در اختیار همگان قرار می‌دهند.

در مورد ماهواره نیز، دقیقاً همین اتفاق افتاد. رصد کنندگان دیر جنبیدند و واردکنندگان زود اقدام کردند. البته مجلس شورای اسلامی برای آن قانونی تصویب کرد. این قانون مورد تمجید مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت: «امروز سلطه گران در همه جای دنیا ـ هر جایی به تناسب ـ در فکر سلطه فرهنگیند؛ یک نمونه‌اش هم همین ماهواره است که حالا باز هم می‌بینم بحث ماهواره را مطرح کرده‌اند. این منطق درست نیست که ما بگوییم چون تا پنج سال دیگر فنآوری ماهواره پیشرفت خواهد کرد و بدون بشقاب هم مردم ممکن است تصاویر ماهواره را بگیرند، پس از حالا جلویش را باز کنیم! این منطق، منطق صحیحی نیست. آن کسی که این منطق را مطرح می‌کند، باید بگوید برای جلوگیری از آن [فناوری جدید هم]، چه کار تازه‌ای باید کرد. این منطق و استدلال، این گونه باید نتیجه بدهد. البته دشمن فنآوری را پیشرفته می‌کند. در مقابل، شما باید فکر کنید که با تطوّر و پیشرفت فنآوری ماهواره، چه کارهایی را می‌توانید انجام دهید تا از نفوذ ماهواره جلوگیری کنید. اما این استدلال، که چون دشمن پیشرفت می‌کند، پس ما بیاییم هر مانعی را از جلوِ راهش برداریم، منطقی نیست. این مانع، علی العجاله مانع است. مثل این است که دشمن تا مرزهای ما پیش آمده، آن وقت بگوییم، ما که نمی‌توانیم بیشتر از دو ساعت مقاومت کنیم، پس برویم! نه آقا! این دو ساعت را مقاومت کنید، شاید پیروز شدید. این چه حرفی است؟! قانون ممنوعیت ماهواره ـ که مجلس شورای اسلامی، چند سال قبل از این، آن را تصویب کرد ـ یک قانون کاملاً درست و بجا بود. حداقلش این است شما توانسته‌اید چند سال این نفوذ را به عقب بیندازید و ان‌شاءالله باز هم خواهید توانست.»[4]

با تأمل در سخنان مقام معظم رهبری به دست می‌آید که مسئله موردنظر ایشان، تعقیب نشد. ایشان فرمودند دشمن پیشرفت کرده و ماهواره آورده است، شما هم پیشرفت کنید و جلویش را بگیرید؛ اما چنین نشد. سال‌هاست که گفته می‌شود تا چند هفتهٔ دیگر بدون هیچ بشقابی، می‌توان از شبکه‌های ماهواره‌ای استفاده کرد؛ چرا در این مدت، به فکر تأسیس یک سازمان فنی برای مقابله با ماهواره‌های دشمن نیفتادیم؟ آیا توان علمی کشور در این حد نبوده است یا این‌که در این مسیر عزم جدی وجود نداشته است؟ به نظر می‌رسد کور کردن و یا خنثی کردن و بی‌اثر کردن امواج ماهواره‌های دشمن، از هدف قرار دادن موشک‌های کروز آمریکایی یا کنترل پهباد فوق پیشرفته آمریکایی، سخت‌تر نبوده است. از سوی دیگر، دربارهٔ بحث ماهواره، تکالیف مختلفی بر عهدهٔ برخی از نهادهای فرهنگی مثل صداوسیما و... گذاشته شده بود که متأسفانه پیگیری نشد. در اجرای این قانون نیز اشتباهاتی رخ داد. اولاً به‌جای برخورد جدی با واردکنندگان، توزیع‌کنندگان و نصابان ماهواره، تنها با مصرف‌کننده برخورد صورت گرفت. شیوهٔ برخورد با مصرف‌کننده هم غلط و نامناسب بود. ثانیاً قبل از برخورد با پدیده‌ای که اطراف آن برای مردم به‌خوبی روشن نشده است، باید از جهت ذهنی و فکری، علت برخورد را به‌گونه‌ای برای مردم تبیین کرد که خود آن‌ها خواستار برخورد با چنین پدیده‌ای بشوند. ثالثاً تا سال‌های سال، مردم باید دو الی سه کانال تلویزیونی را باکیفیتی کم‌تر تحمل می‌کردند؛ یعنی در کار ایجابی نیز بسیار سستی به خرج داده شد. رابعاً به‌جای آسیب‌شناسی روش برخورد با این پدیده و اصلاح آن، اصل برخورد را سرزنش کرده و پس از مدتی، دیگر برخوردی صورت نگرفت؛ اما بااین‌حال، بنا به آمار رسمی 40% مردم ماهواره دارند[5] یعنی ما توانسته‌ایم شصت درصد مردم را از این امواج مخرب و مهلک نجات دهیم. و اگر آن برخورد نیمه‌جان نیز نبود، اکنون آمار مصرف‌کنندگان، بیش از این‌ها بود. ضمن اینکه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیز، به ترویج فساد و فحشا متهم می‌گشت. مسلماً اگر در فناوری‌های مربوط پیشرفت کنیم، می‌توانیم صد درصد امواج ماهواره را بگیریم.

نکتهٔ آخر اینکه اگر عده‌ای (رصد کنندگان، تولیدکنندگان و واردکنندگان) در انجام وظایف خود سستی و کاهلی کردند، دلیل نمی‌شود باقی نیز (قانون‌گذاران، آسیب‌شناسان، مأموران قضایی و انتظامی) همین اشتباه را در حیطهٔ وظایف خود تکرار کنند. مثلاً مواد مخدر براثر سهل‌انگاری مرزبانان وارد کشور شده و ما به نیروی انتظامی بگوییم حال که وارد شده، برخوردهای شما با توزیع‌کنندگان و مصرف‌کنندگان غلط و نادرست است.[6] بنابراین، به‌جای انتقاد از کسانی که به تکلیف خود عمل کرده‌اند، باید به آنانی که به وظایف خود عمل نکرده‌اند، انتقاد کرد و سعی کنیم تا اشتباهات را اصلاح کنیم.

اکنون بعد از سال‌ها می‌توان به قضاوت نشست که این منطق، نه‌تنها منطق پوسیده و کهنه‌ای نبوده و نیست، بلکه از قوت و تازگی نیز برخوردار می‌باشد؛ به‌گونه‌ای که حتی برخی کشورهای اروپایی، وجود ترس و نگرانی در اینترنت را منطقی دانسته، جهت رفع آن سرمایه‌گذاری می‌کنند؛ اینترنت و ماهواره در برخی بخش‌ها، به‌نوعی توسعه همان عکس و فیلم است که روزی در ویدئو از آن ترس وجود داشت. گذر زمان، نه‌تنها این نوع نگرانی را از بین نبرده، بلکه منطقی بودن آن را ثابت کرده است. امروزه، در بسیاری از کشورها به دلیل ترس از فروپاشی خانواده‌ها و جلوگیری از آسیب‌های اخلاقی، سرمایه‌گذاری‌های زیادی صورت گرفته که مجال توضیح آن در اینجا نیست.

ج) ما امروزه شاهد جنگ تمام‌عیار فرهنگی هستیم که جنگ نرم یا به فرموده مقام معظم رهبری ناتوی فرهنگی است. در این جنگ، دشمن با ابزارهای فرهنگی خویش، به ما هجوم آورده و اعتقادات، فرهنگ و سبک زندگی ما را هدف قرار داده است. مقام معظم رهبری دراین‌باره فرموده‌اند: «امروز، تأثیر رسانه‌ها و تلویزیون‌ها و هنرها و این شبکه‌های عظیم اطلاع‌رسانی، اینترنتی و...، از سلاح و از موشک و از بمب اتم بیشتر است. روزبه‌روز هم دارند این میدان را گسترش می‌دهند». وقتی دشمن، خود، بارها اعتراف کرده که با ابزارهای جدید و فناوری‌های ارتباطی، درصدد از بین بردن هویت ما است، آیا صحیح است که دست روی دست بگذاریم و عرصه را برای دشمن بازکرده و هیچ مقاومتی نکنیم؟! زمانی که دشمن، همه‌چیز را حتی داروهای بیماران سرطانی را نسبت به ما تحریم می‌کند، ولی هیچ‌گاه تحریمی در فناوری‌های ارتباطی، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی انجام نمی‌دهد، وقتی دغدغه بزرگ مسئولین آمریکایی این است که چرا در ایران دسترسی به شبکه‌های اجتماعی با محدودیت مواجه شده است، آیا باید در برابر این تهاجمات منفعل بوده و هیچ مقاومتی نکنیم تا اینکه مثل اندلس از بین برویم؟! پس تا زمانی که جنگ ادامه دارد، مقاومت نیز وجود دارد و این یک قاعده عقلانی است. تمام دنیا طبق این قاعده عمل می‌کنند و مختص ما نیست؛

د) ایجاد محدودیت، فقط روش ایران نیست؛ حتی آمریکا نیز از این روش استفاده می‌کند؛ چنان‌که با داشتن هزاران شبکه ماهواره‌ای، شبکه المنار را نمی‌تواند تحمل کند و حتی آبروی خود را هزینه می‌کند؛ زیرا می‌داند که محدود کردن المنار برایش بیشتر سود دارد؛ همچنین شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، توییتر و «فیس‌بوک»، بااینکه دَم از آزادی ارتباطات می‌زنند، اما هزاران اکانت ما را به‌راحتی فیلتر می‌کنند. شرکت ای اپل و گوگل، تمامی شبکه‌های اجتماعی ایرانی را از فروشگاه‌های (google play & appstore) خود حذف می‌کنند و حتی اجازه نمی‌دهند آمریکاییها از وجود چنین نرم افزارهایی مطلع شوند. در این زمینه می‌توان صدها مثال دیگر را نیز بکار برد؛

ه) مقاومت و دفاع، غالباً درجایی است که ما تحت سلطه باشیم و موردتهاجم واقع شویم. اسلام زیر سلطه بودن مسلمین را نمی‌پذیرد؛ بلکه مسلمانان را شایسته پیشرفت و اقتدار دانسته، به این امر توصیه کرده است. در دستورات اسلامی از مسلمانان خواسته‌شده که به‌گونه‌ای سلوک و حرکت داشته باشند تا دیگران به آن‌ها وابسته باشند و علوم را از آنان یاد گیرند. قاعده «نفی سبیل» که یکی از قواعد مهم فقه شیعه است، بر این مسئله دلالت می‌کند. بر این اساس، وضعِ موجود از جهت استفاده از وسایل ارتباطی نوین، به‌هیچ‌وجه موردپذیرش اسلام نیست. اگر مسلمانان طبق اصول اسلامی حرکت می‌کردند، وضعشان این‌گونه نبود. انتقادی که نسبت به برخی مسئولین وجود دارد این است که اگر طبق فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر انجام «جهاد علمی»، رفتار می‌کردیم، وضعیت ما در فناوری‌های ارتباطی این‌چنین نبود. سال‌هاست که مقام معظم رهبری در مسئله‌ای مانند اینترنت، بر لزوم ایجاد اینترنت ملی و به دست آوردن قدرت، استقلال و ابتکار عمل در فضای مجازی تأکید داشته و دارند؛ با اینکه سال‌ها از فرمایش ایشان می‌گذرد و این درخواست ایشان، جزء الزامات قانون پنجم توسعه گردیده است، متأسفانه همچنان شاهدیم مسئولان مربوطه، اوج افتخارشان را در خرید پهنای باند می‌دانند و یا پیشرفته شدن کشور را در توسعهٔ شبکه‌های اجتماعی خارجی و یا خرید نسل سوم تلفن همراه از کشور چین می‌دانند؛ البته تا زمانی که مسئولین ما این‌گونه حرکت کنند، ما برای مبارزه با تبعات منفی ابزارهای فرهنگی دشمن، همچنان باید دفاع کرده و راه‌های سلبی را اتخاذ کنیم؛

ز) جوانان ما حق دارند از اینکه می‌بینند کشورشان با این فنّاوری‌ها، ضعیف برخورد کرده و راه‌های سلبی را در پیش‌گرفته، ناراحت شوند. بدیهی است زمانی که ما برای مبارزه با این فناوری‌های جدید یک روشی را بپیماییم و دشمن با سرعت کمی آن روش ما را دور بزند و ما به روش دیگری متوسل شویم و در اکثر مواقع نیز به نتیجه دلخواه نرسیم، غرور جوانان کشور خدشه‌دار شود. جوان ایرانی، دوست دارد کشورش را در جایگاهی برتر از این ببیند؛

ح) حقیقت این است که ما راه اصلی را نرفته‌ایم، دانشگاه و صنعتمان را بسیج نکرده‌ایم، در فناوری‌های جدید، برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری شایسته نکرده‌ایم، ما زحمت نکشیده‌ایم و فکر کرده‌ایم مسئلهٔ فرهنگ با برگزاری چند جلسهٔ مسئولان در کمسیون فرهنگی مجلس، صداوسیما و یا شورای عالی انقلاب فرهنگی قابل‌حل شدن است؛ درحالی‌که این توهمی غلط است؛ همان‌گونه که یک فرمانده از درون کارزار جنگ به ستاد مراجعه می‌کند و تجهیزات نظامی کاربردی در جنگ که برای غلبه بر دشمن نیاز است را موردبررسی قرار داده، می‌گوید: برای پیروزی بر دشمن مثلاً به موشکی با فلان برد، راداری با فلان مشخصات، بالگردی با چنان مختصات و... نیاز است و الاّ در جنگ شکست می‌خوریم، همان‌گونه نیز مسئول فرهنگی برای پیشبرد اهداف فرهنگی، باید به ستاد بیاید و صحبت از ابزارهای فرهنگی موردنیاز کند و برای دستیابی به آن ابزارها نیز زمان‌بندی مشخص سازد که مثلاً برای مقابله با ماهواره به چنین فناوری‌های علمی و فنّاورانه نیاز داریم، ‌ برای مبارزه با اینترنت آمریکایی به زیرساخت‌های ملی و اینترنت ملی نیازمندیم، موبایل‌های موجود امکانات جرم‌خیز و غیراستاندارد دارند و ما برای کودکان و نوجوانانمان باید موبایل‌هایی با این مثلاً 40 مؤلفهٔ خاص تربیتی بسازیم و تولید کنیم و... . اگر این زحمات را بکشیم، آنگاه، هم نیازهای مشروع مردم را برآورده ساخته‌ایم و هم مورد هجوم فرهنگی دشمن ـ‌که از طریق ابزارهای معیوبش صورت می‌گیرد ـ قرار نگرفته‌ایم؛ علاوه بر این‌ها می‌توانیم رقیبی بزرگ برای کالاهای مشابه غربی باشیم؛ زیرا بسیاری از کشورها به دلیل غیراستاندارد بودن ابزارهای فرهنگی غربی، تمایل دارند از ابزارهای استاندارد استفاده کنند؛ اما متأسفانه این امور که البته نیاز به تلاش‌های جدی دارد، انجام‌نشده و نمی‌شود و به قول عوام: کی می‌رود این‌همه راه را؟! واقعیت این است که برای مسئولان مربوطه، مسائل ارتباطی و پیامدهای فرهنگی آن‌ها، این میزان ارزش و منزلت و جایگاه ندارد که بخواهند برایش این‌همه سرمایه‌گذاری کرده، بودجه مشخص سازند و برایش سازمان‌های فنی ایجاد نمایند.



[1]. «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوی مِنْ أَوَّلِ یوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیه»؛ «مسجدی که از نخستین روز، بنیان آن بر اساس پرهیزکاری نهاده شده (مسجد قبا)، سزاوارتر است که در آن بایستی.» توبه/ 108.

[2]. «لا تَقُمْ فیهِ أَبَداً»؛ «هرگز در آن (مسجد ضرار) نایست.» همان.

[3]. بقره/ 35.

[4]. بیانات در دیدار جمعی از ناشران، 1378.2.28.

[5]. www.shafaf.ir/fa/news/323811.

[6]. «برادران عزیز، خواهران عزیز! در مسئلهٔ فرهنگ، بنده احساس یک ولنگاری می‌کنم؛ در دستگاه‌های فرهنگی -اعم از دستگاه‌های دولتی و غیردولتی- یک نوع ولنگاری و بی‌اهتمامی در امر فرهنگ وجود دارد؛ چه در تولیدِ کالایِ فرهنگیِ مفید که کوتاهی می‌کنیم، چه در جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر که کوتاهی می‌کنیم. اهمّیّت کالای فرهنگی از کالای مصرفی جسمانی کمتر نیست، بیشتر است. فرض کنید مرتّب تکرار بکنند که مثلاً فلان‌جور پفک مضر است، نخورید؛ حالا مگر ضررش چقدر است، چه‌جور ضرری است، چه میزان ضرر دارد، برای چند درصد از مردم ضرر دارد؟ این را دائماً میگویند، امّا ضرر فلان‌جور فیلم یا فلان‌جور کتاب یا فلان‌جور بازی رایانه‌ای یا امثال این‌ها را کسی جرئت نمی‌کند بگوید که نبادا متّهم بشوند به اینکه جلوی آزادی اطّلاعات و جریان آزاد اطّلاعات را گرفته‌اند. آن‌هایی که اساس این حرف‌ها هستند، خودشان بیشتر از ما در این مسائل سخت‌گیری می‌کنند؛ این را باور کنید. حالا آزادترین مناطق دنیا از لحاظ اطّلاعات، مثلاً فرض کنید دولت‌های غربی‌اند، ازجمله آمریکا؛ از خبرهای دقیق و روشنی که از آمریکا می‌رسد در کنترل اطّلاعات افراد و انگشت گذاشتن روی آن چیزهایی که دستگاه روی آن‌ها حسّاس است، انسان واقعاً تعجّب می‌کند؛ ما یک‌دهم آن‌ها کنترل اطّلاعاتی نداریم و نمی‌کنیم. بمجرّد اینکه [در اینجا] یک فیلمی را ممنوع کردند یا فرض کنید که یک جریان رایانه‌ای را مثلاً محدود کردند یا ممنوع کردند، فوراً آن‌ها سروصدا بلند می‌کنند، ما هم باورمان می‌آید؛ ما هم باور می‌کنیم که واقعاً کار خطایی کرده‌ایم. نه آقا، باید مراقبت کرد! وظیفهٔ ما تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از کالای فرهنگیِ مضر است. بنده در این زمینه احساس یک ولنگاری‌ای می‌کنم؛ باید این را شماها در نظر داشته باشید و اهمّیّت بدهید.» بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، ۱۶/۳/13۹۵.

مغالطه : در مقابل علم نمی‌توان ایستاد

  • ۱۸۷۵

شبهه : ابزار خوب و بد ندارد بلکه نحوه استفاده مهم است

  • ۱۵۱۵

شبهه : علما همیشه با فناوری‌های نوین مخالفت می‌کردند

  • ۱۷۰۱

ترس از ابزارهای جدید، خصوصاً فناوری‌ها همیشه بوده، علما از بلندگو، رادیو و تلویزیون هم می‌ترسیدند. همیشه استفاده از ابزارهای جدید همراه با سوءاستفاده بوده؛ ولی کم‌کم به استفادهٔ معقول تبدیل‌شده است. مانند تلفن همراه. روز اول که ویدئو آمد، این ترس‌ها هم بود؛ ولی کم‌کم براثر استفاده عادی شد، «تماس تصویری»، «اینترنت پرسرعت»، «نرم‌افزارهای ارتباطی» نیز مانند آن است.

پاسخ شبهه در ادامه مطلب :

آیا اینترنت ابزاری خنثی است؟

  • ۱۱۶۱

 ابزار خوب و بد ندارد بلکه نحوه استفاده مهم است!

سوال: آیا نهی و مسدودسازی و فیلترینگ موجب حریص تر شدن افراد میشود؟

  • ۱۷۰۲

متن شبهه :

طبق روایت مشهور »اَلاِنسانُ حَریص عَلی ما مُنِع«، برخوردهای سلبی موجب حریص شدن انسان به استفاده از چیزهایی میشود که از آن منع شده است. پالایه کردن و مسدودسازی مطالب نامناسب، موجب جلب مردم به آن مطالب میشود. به همین دلیل نباید اقدام به مسدودسازی کرد

 

پاسخ شبهه : 

اسناد این روایت بسیار مخدوش است.1 بااینحال، آیا انسان نسبت به چیزی که از آن منع میشود، حریص است و یا اینکه نسبت به چیزی که به آن تحریک شود، حریص میشود؟

خداوند متعال پس از آفرینش انسان، به حضرت آدم و حوا فرمود:

وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْکنْ أَنْتَ وَ زَوْجُ ک الْجَن َّةَ وَ کلاً مِنْها رَغَداً حَیثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الش َّجَرَةَ فَتَکونا مِنَ الظ َّالِمینَ.

و گفتیم: ای آدم! تو و همسرت در بهشت آرام گیرید و به فراوانی از هر جا که خواستید بخورید و نزدیک این درخت مشوید که از ستمگران خواهید شد!

 اما حضرت آدم و حوا برخلاف توصیه خداوند متعال به آن درخت نزدیک شده و از ثمره آن استفاده کردند.

اکنون آیا میتوان گفت علت استفاده حضرت آدم و حوا ازدرخت ممنوعه، نهی خداوند متعال بوده است؟ به عبارت دیگر این نهی خداوند منان بود که موجب حریص شدن انسان نسبت به آن درخت شد؟ آنچه قرآن از این واقعه نقل میکند، ادعای فوق را مردود اعلام میکند.

بر اساس آیات قرآن، وسوسه شیطان و تحریک او به استفاده از درخت، موجب حریص شدن آدم نسبت به آن درخت شد، نه منع حضرت حق.

قرآن در تشریح علت حریص شدن حضرت آدم و حوا میفرماید:

فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَوَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ * فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ

شیطان وسوسه شان کرد تا عورتهایشان را که پنهان بود، بر آنان نمودار کند و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت منع نکرد، مگر از بیم اینکه دو فرشته شوید و یا جاوید گردید * و برای ایشان سوگند خورد که من خیرخواه شمایم * پس با همین فریب سقوطشان داد.

 بنابراین، آنچه انسان را حریص بر عملی میکند، نهی از آن عمل نیست؛ بلکه تحریک وی به هر طریقی به انجام آن عمل است.

به همین دلیل است که وقتی پزشک بیمار خود را از برخی خوردنیها و آشامیدنیها نهی میکند، موجب تحریک بیمار به مصرف آنها نمیشود؛ بلکه بیمار، نهی پزشک را امری درست و عاقلانه می پندارد و از خوردن و آشامیدن برخی خوراکیها تا حصول سلامتی کامل، امتناع می ورزد.

البته شیوه نهی نیز بسیار مهم است. برخی به گونهای مردم را از چیزی نهی میکنند که موجب تحریک افراد برای رفتن به سوی آن چیز میشود. مثلاً به جوان میگویند که هرگز به سمت فلان سایت نرو! چون در آنجا عکسهای مبتذل زیادی وجود دارد. قطعاً اینگونه نهی کردن موجب تحریک افراد جهت مراجعه به آن سایت میشود. در اینجا اشکال به اصل نهی نیست؛ بلکه به شیوه آن است. بنابراین، نباید به دنبال حذف مسدودسازی مطالب نادرست بود؛ بلکه باید شیوه آن را اصلاح کرد. با برخی تغییرات کوچک در موتورهای جستجو و شبکه های اجتماعی میتوان به این هدف دست یافت. مثلاً مانع ارائه پیشنهادهای نامناسب این دو عنصر فضای مجازی به کاربران شد. در این صورت کاربر اساساً با این مطالب نامناسب مواجه نمیشود که بخواهد با استفاده از پالایه شکن (فیلترشکن)، به آن مطالب دسترسی داشته باشد.

 

اما علت استفاده از عوامل بازدارنده (نهی و مسدودسازی)، ویژگی نفس انسان است. نفس انسان بنا به فرموده قرآن میل به انجام هر عملی بدون محدودیت، خصوصاً در مواردی همچون مسائل جنسی، قدرت طلبی، مال اندوزی و ... دارد:

«بَلْ یریدُ الْإِنْسانُ لِیفْجُرَ أَمامَهُ» بلکه انسان میخواهد مادام العمر گناه کند.

 مجموعه عوامل بازدارنده موجب میشود افراد با خطرات کمتری مواجه شوند. مانند جاده ای که پلیس برای امنیت جان افراد در آن محدودیت سرعت قائل میشود و همگان ملزم به رعایت آن هستند. بنابراین، انسان نسبت به آنچه از آن نهی میشود، حریص نیست؛ بلکه به سبب عوامل محرکه، نسبت به فعل و یا ترک فعلی تحریک میشود.

----------------------------------------------

1 جلودار نقل این سخن بهعنوان حدیث پیامبر اکرم ، سلیمان بن احمد طبرانی )متوف ای 363 ق( از علمای برادران اهل سنت بوده که با سندی بسیار ضعیف، این حدیث را از »عبدالله بن عمر بن الخط اب« روایت میکند. پس از او، شهردار دیلمی آن را نقل کرده و سپس سایر علمای اهل سنت از این دو نفر اقتباس نموده و پس از مد تی در بین شیعیان نیز شایع شده است. )برگرفته از تارنمای »com.andalibonline.www)

بررسی تحلیل های مشهور و غلط درباره ادله بروز آسیب در فضای مجازی

  • ۱۵۸۵

پاسخ به شبهات و سوالات