پایگاه تحلیلی فضای مجازی و آموزش سواد رسانه مبتنی بر مبانی امامین انقلاب

تعریف فناوری

  • ۴۶۸۲

فناوری یا تکنولوژی جزء آن دسته از واژه‌هایی است که تعاریف و مفهوم شناسی فراوانی درباره آن ارائه شده است؛ در اینجا، ابتدا به این تعاریف آن اشاره کرده و سپس، تعریف نهایی و جامع را برمی‌گزینیم.

فرهنگ فارسی معین در معنای لغوی واژه «فناوری» دو معنا را لحاظ کرده است: نخست این‌که، به معنای «تکنولوژی، علم به صنایع و حرفه‌هاست» و دیگر این‌که، به معنای «مجموع اصطلاحات فنی و صنعتی» می‌باشد.[1]

ابتدا به چند تعریف از کتاب مبانی و مدیریت فناوری اطلاعات اشاره شده و سپس، تعاریف دیگری به دنبال آن خواهد آمد:

  • o فناوری: کلیه دانش‌ها، فرآیندها، ابزارها، روش‌ها و سیستم‌های به‌کاررفته در ساخت محصولات و ارائه خدمات است.[2]

  • o فناوری عبارت است از مجموعه‌ای از فرایندها، روش‌ها، فنون، ابزار، تجهیزات، ماشین‌آلات و مهارت‌هایی که توسط آن‌ها کالایی ساخته می‌شود یا خدمتی ارائه می‌گردد.[3]

  • o فناوری عامل تبدیل منابع طبیعی، سرمایه و نیروی انسانی به کالا و خدمات است که عناصر متشکله و یا ارکان آن عبارت است از: سخت‌افزار، انسان‌افزار یا نیروی انسانی متخصص، فناوری متبلور در اسناد و مدارک یا اطلاعات، سازمان‌ها یا نهادافزار.[4]

  • o فرهنگ لاروس: فناوری، به مطالعه ابزارها، شیوه‌ها و روش‌های مورد انتظار و مورداستفاده در حوزه‌های گوناگون صنعت اطلاق می‌شود.[5]

  • o تکنولوژی عبارت است از دانش و مهارت‌های لازم برای تولید کالا و خدمات که حاصل قدرت فکری و شناخت انسان و ترکیب قوانین موجود در طبیعت می‌باشد.[6]

  • o تکنولوژی استعمال علم در احتیاجات روزانه زندگی است، فواید آن بی‌شمار است اغلب آن‌ها نیکو و بعضی نکوهیده هستند از آن جمله است بهره‌کشی از آدمی و بندهٔ ماشین شدن انسان و پرستش ماشین و در پایان همه، آخرین آفریدهٔ شیطانی آدمی یعنی، بمب اتمی.[7]

  • o انسان برای این‌که محیط طبیعی پیرامون خود را برای زندگی آماده کند از آب‌وخاک و سنگ و چوب و گیاهان و حیوانات استفاده می‌کند تا بتواند از آن‌ها ابراز و ادوات تهیه کند؛ یعنی، ابزار و ادواتی که حیات فرهنگی جوامع به آن‌ها بسته است، صور اجتماعی، فعالیت‌های تکنیکی را عرضه می‌کنند... درمجموع، شناخت این‌گونه ابزار و ادوات و نحوهٔ کاربرد و شرایط استفاده از آن‌ها را تکنولوژی می‌گویند.[8]

  • o تکنولوژی ریشه یونانی دارد و از دو کلمه Techne و Logic تشکیل شده است. Techne به معنی هنر، مهارت و آن چیزی است که آفریده انسان، بشر و در مقابل Arche به معنی آفریده خدا می‌باشد. Logie یا Logic در یونان قدیم به معنی علم، دانش و خرد به کار می‌رفته است. به‌این‌ترتیب، تکنولوژی در ترکیب این دو کلمه هنر و مهارت در دانش و علوم را تداعی می‌کند و این مفهوم نهفته است که انسان خردمند در تعامل با طبیعت به قوانین عام آن دست می‌یابد و با بازآفرینی این قوانین در محیط و شرایط دلخواه کاربردهای مورد نظر خود را ایجاد می‌نماید.[9]

  • o تکنولوژی عبارت است از دانش فنی؛ [و] صنعت مجموعه آفرینندگی‌های انسانی است که می‌کوشد تا طبیعت را تحت اراده خودش قرار بدهد. [10]

  • o گالبریت: تکنولوژی عبارت است از کاربرد سامانمند تکنولوژی علوم و یا نوع دیگری از دانش و اطلاعات نظام‌یافته کـه در جهت عملیاتی کردن نیازها مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. [11]

  • ارنست: تکنولوژی به‌عنوان راه‌کارها و اهدافی تلقی می‌شود که انسان‌ها را به تولید ماهرانه و اثربخش رهنمون می‌کند، تکنولوژی به مؤلفه‌هایی گفته می‌شود که هنرمندانه توسط انسان‌های باتجربه، با اطلاعات و دانش به‌کار گرفته می‌شوند و آنان را به خلق ایده، محصول یا سرویس نائل می‌کند. [12]

  • رونبرگ و فریشتاک: تکنولوژی عبارت است از دانش مربوط به محصول، فرآیند و سازمان تولید که برای تولید کالا و خدمات به‌کار گرفته می‌شود. [13]

  • نژی: تکنولوژی در مطالعات مردم‌شناسی به ابزاری اشاره دارد که انسان‌های نخستین برای حفظ بقای خـود به‌کار می‌برده‌اند؛ امروز کاربرد تکنولوژی به‌طور عمده اشاره به اسباب تکنیکی نظیر ماشین‌ها، ابزار و تجهیزات، خودروها، کشتی‌ها و ساختمان‌ها و بزرگراه‌ها دارد. [14]

با توجه به معانی مختلفی که درباره واژه فناوری یا تکنولوژی ارائه شده، باید به این نکته توجه داشت که وجود تعاریف فراوان و مختلف از یک موضوع، بیان‌گر ضعف و ناتوانی تئوری و عملی آن نیست بلکه، این کثرت معانی و تعاریف به خاطر این است که موضوع فناوری یا تکنولوژی یک مقوله پیچیده، نوظهور، گسترده، ژرف، عمیق و پرکاربرد است.

بعد از بیان تعاریف و مفهوم‌شناسی‌های مختلف، اینک با یک جمع‌بندی به بیان تعریف جامع و نهایی می‌پردازیم:

«فناوری یا تکنولوژی به معنای به‌کار گرفتن عملی منظم و جهت‌دار از معلومات علمی (همه دانش‌ها)، قدرت فکری، تجربیات، دستاوردهای علمی، ایده‌ها، ابزارها، روش‌ها، فنون، تجهیزات، ماشین‌آلات، صنایع، مهارت‌ها، منابع طبیعی، سازمان‌ها، سرمایه و نیروی انسانی، شناخت انسان و ترکیب قوانین موجود در طبیعت برای تولید کالا، خدمت، فراورده‌های مطلوب جامعه، ساختن ملزومات و مصنوعات است.»


[1]. معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، تهران، انتشارات نامَن، 1384 هـ. ش، ذیل واژه «فناوری».

[فناوری (فَ وَ) (اِ.): 1 ـ تکنولوژی، علم به صنایع و حرفه‌ها. 2 ـ مجموع اصطلاحات فنی و صنعتی.]

[2]. همان.

[3]. همان.

[4]. همان.

[5]. همان.

[6]. عباسپور، مجید، تکنولوژی و جهان امروز، تهران، صدرا، 1366 ش، ص ۲۱۲.

[7]. سارتون، ژرژ (جرج)، شش بال علم، ترجمه احمد آرام، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1364 ش، ص ۱۱.

[8]. روح‌الامینی، محمود، مبانی انسان‌شناسی، تهران، عطار، 1374 ش، چاپ چهارم، ص ۹۸-۹۹.

[9]. کریمیان، مهدیه، تکنولوژی و فرهنگ، تهران، دانشگاه جامع علمی ـ کاربردی، مقطع کارشناسی رشته مدیریت امور فرهنگی، پاییز 1389 ش، ص 2.

[10]. همان.

[11]. همان.

[12]. همان.

[13]. همان، ص 4.

[14]. همان.

فلسفه فناوری[1]

  • ۱۰۱۷

علت وجودی و حکمت بهره‌برداری از فناوری (تکنولوژی) یکی از مهم‌ترین مباحث مطرح درباره فناوری است که دیدگاه‌های مختلفی پیرامون آن وجود دارد. درواقع،‌ اندیشیدن در چیستی فناوری در درجه اول و سپس، سؤال از سرشت، حقیقت و ماهیت فناوری، همان بیان فلسفه فناوری می‌باشد. موضوع اصلی و محوری در فلسفه فناوری، جایگاه انسان در طبیعت و ارتباط آن دو نسبت به یکدیگر است.

بحث فلسفه فناوری بر «هستی‌شناختی» استوار است؛ یعنی، در فلسفه فناوری با پرسش‌هایی درباره چیستی، چگونگی و ماهیت فناوری روبه‌رو هستیم: آیا فناوری ذاتاً مستقل است یا فقط یک ابزاری است که در دست انسان قرار گرفته است؟ آیا فناوری محصول تصمیم، اراده و فکر بشری است (معلول) یا این‌که دارای منطق و روشی است جدای از اراده انسان برای تولید محصول (علت)؟ آیا فناوری باعث شکل‌گیری فرهنگ و جامعه می‌شود یا برعکس؛ فرهنگ و جامعه باعث شکل‌گیری فناوری می‌شوند؟ آیا می‌توان برای فناوری یک نقطه تعادلی تصور کرد یا این‌که، شهوت آن سیری‌ناپذیر است؟[2]

بنابراین، فلسفه فناوری به ماهیت فناوری در همه ابعاد؛ اعم از صنعتی، آموزشی، ارتباطی، سازمانی، رسانه‌ای و... با هدف بررسی رابطه آن با انسان در ابعاد فردی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی و... می‌پردازد.

بیان این نکته می‌تواند مکملی بر بحث تعریف فلسفه فناوری بوده و طرح آن مناسب این جایگاه باشد و آن این‌که، برخی با ذوق ادبی به عبارت «فلسفه فناوری» نگاه کرده و آن را از دو دریچه مورد بررسی قرار داده‌اند: یکی این‌که، لفظ «فناوری» فاعل باشد که منتج به یک نتیجه خاصی می‌شود. دیگر این‌که، لفظ «فناوری» مفعول باشد که در آن صورت نیز، یک نتیجه دیگری حاصل خواهد شد ولی، هر کدام از دو صورت که باشد، تفاوت چندانی در کاربرد فلسفه فناوری برای مباحث گوناگون نخواهد داشت.

«از عبارت"فلسفه تکنولوژی" دو مفهوم کاملاً متفاوت می‌توان برداشت کرد. چنانچه"تکنولوژی" را فاعل این ترکیب ملکی محسوب کنیم که نمایانگر کلمه دارای نقش فاعل یا کنشگر است، فلسفه تکنولوژی درواقع تلاش تکنولوژیست‌ها یا مهندسان برای تبیین یک فلسفه تکنولوژیک خواهد بود. در مقابل، چنانچه "تکنولوژی" را مفعول این ترکیب ملکی بدانیم، که نشان‌دهنده موضوع مورد بررسی باشد، آنگاه فلسفه تکنولوژی بر تلاش دانش‌آموختگان حوزه علوم انسانی به‌خصوص فلاسفه دلالت دارد که تکنولوژی را به عنوان موضوعی برای تفکرات روشمند خود قلمداد می‌کنند.

همانند ترکیب ملکی "فرایند تولید" در اینجا نیز اگر تولید را فاعل بگیریم به‌مثابه آن است که پدیده‌ها را از دریچه تولید بنگریم، مثلاً کاشت و پرورش یک درخت را تولید میوه تفسیر کنیم و سیستم دانشگاه و تحصیل را تولید یک متخصص، حال همه چیز را می‌توان در پرتو این نگرش مورد ارزیابی قرار داد؛ اموری از قبیل ابزار و تجهیزات تولید، دستورالعمل تولید و یا فرایند تولید. در اینجا فرایند در سایه تولید معنی پیدا می‌کند و همان‌طور که تولید میوه یا متخصص می‌تواند ابزار و تجهیزات و یا دستورالعمل داشته باشد می‌تواند فرایند نیز، داشته باشد. اما اگر فاعل را فرایند بدانیم چنان است که همه پدیده‌ها را فرایندی تفسیر کنیم در این صورت کاشت و پرورش درخت فرایند تبدیل یک دانه به نهال، درخت و بعدازآن میوه است، هم‌چنین سیستم دانشگاه و تحصیل چیزی نیست جز فرایندی که در آن به دانش، مهارت و ... شخص افزوده می‌شود و در فرایند تولید همان‌گونه که فرایند، دیگر پدیده‌ها را تفسیر می‌کند تولید را نیز، معنی می‌کند و تولید را چیزی نمی‌داند جز یک فرایند.»[3]

درواقع، این بحث بیان‌گر چگونگی نوع تولید و شکل‌گیری یک فناوری را از دو منظر بررسی می‌کند و مسلم است که درهرصورت، تغییری در مفهوم وجودی فلسفه فناوری ایجاد نشده و فرایند کاربردی آن بر اساس تعریف ارائه‌شده از آن، یکسان و ثابت خواهد بود.


[1]. Philosophy of Technology.

[2]. ر.ک: منجرمنجمی، علیرضا، «تأملی در گفتگوی فلسفه علم و فلسفه تکنولوژی: موانع و راه­کارها»، از فصلنامه «روش شناسی علوم انسانی»، (علمی ـ پژوهشی)، شماره 85، زمستان 1394 ش، ص 105 ـ 91.

[3]. ترابی، تقی ـ دهقانی، امراله، «فلسفه تکنولوژی»، 1393 ش، ص 21.

تعریف فلسفه فناوری

  • ۱۰۰۸

به‌تناسب دیدگاه‌هایی که درباره فناوری و شیوه بهره‌گیری از آن وجود دارد، تعاریف متعددی نیز، از فلسفه فناوری ارائه شده است؛ در اینجا، به برخی از این تعاریف اشاره می‌شود:

  • o فلسفه تکنولوژی به تعبیری بسیار ساده و اجمالی، عبارت است از تأمل و تفکر فلسفی در باب چیستی و حقیقت تکنولوژی. به‌بیان‌دیگر، فلسفه تکنولوژی خواهان اندیشیدن و پاسخ‌گویی به این پرسش است که تکنولوژی چیست و چه سرشتی دارد.[1]

  • o فلسفه تکنولوژی عبارت است از تأمل و تفکر فلسفی در باب چیستی و حقیقت تکنولوژی.[2]

  • o فن‌آوری پدیده‌ای بشری است و همچون سایر پدیدهای بشری و طبیعی،‌ موضوع پرسش و اندیشه فلسفی قرار می‌گیرد. پرسش و اندیشه فلسفی در باب فن‌آوری [فلسفه فناوری] شامل مواردی از این قبیل است: فن‌آوری چیست؟ چه جایگاهی برای آن در موجودیت بشری وجود دارد؟ منزلت معرفت‌شناختی آن چیست؟ و نسبت آن با فرهنگ و جامعه بشری کدام است؟[3]

  • o فلسفه تکنولوژی نیز، در یک مفهوم عام، تأملی نظام‌مند درباره ماهیت تکنولوژی است. پاسخ به سؤالاتی مانند تکنولوژی چیست؟ برای نوع بشر چه جایگـاهی دارد؟ منزلت معرفت‌شناختی آن چیست؟ و آن بـا انسـان، فرهنـگ، و جامعـه بشـری چـه نسبتی دارد؟ به فلسفه تکنولوژی مربوط است.[4]

بعد از بیان تعریف‌های ارائه شده می‌توان یک تعریف نسبتاً جامع و کاملی از فلسفه فناوری مطرح کرد:

«فلسفه فناوری عبارت است از تفکر و دقت نظر فلسفی همراه با پرسش، درباره «چرایی»، «چیستی»، «چگونگی» و «حقیقت» تکنولوژی (فناوری) و درخواست پاسخ منطقی از این پرسش‌ها.»


[1]. ر.ک: ریحانی، میرحجت، «فلسفه فناوری»، ۱۳۹۲ ش، مقاله هشتم.

[2]. ر.ک: عبدالکریمی، بیژن، «فلسفه تکنولوژی چیست؟» فصلنامه «بازتاب اندیشه»، شماره 106، بهمن 1387 ش، ص 88 ـ 78.

[3]. ر.ک: باقری، خسرو، «فلسفه فن‌آوری و آموزش فن‌آوری»، از مجله «رون‌شناسی و علوم تربیتی»، شماره 1، 1381 ش، ص 98 ـ 75.

[4]. نیلی احمدآبادی، محمدرضا، «جستارهای فلسفة دین: تبیین مبانی تکنولوژی با نگرش تسخیر خلقت»، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال اول، شماره دوم، پاییز و زمستان 1391 ش، ص 131.

دیدگاه‌ها درباره فلسفه فناوری

  • ۱۰۳۴

درباره فلسفه فناوری ـ که به نوعی روش استفاده و بهره‌مندی آن را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد ـ نظریه‌هایی وجود دارد که در اینجا، به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌شود:

1- ابزار اِنگاری (فناوری، یک ابزار محض و خنثی)

این دیدگاه معتقد است که فناوری به‌مثابه یک ابزار خنثی است که به‌طور کامل در خدمت اهداف مجریان جامعه اعم از کارگزاران و سیاست‌گذاران بوده و در مقایسه با اهداف دیگر، هیچ ترجیحی ندارد.

«ابزار باوری (instrumentalism): این نظریه می‌گوید تکنولوژی صرفاً ابـزاری در دسـت انسان است لذا نه ارزش بار است و نه تـوان تغییـر اجتمـاعی دارد. ایـن انسـان اسـت کـه تکنولوژی را برای رسیدن به هدف خود به کار می‌گیرد، ابزار از خود هویتی ندارد. بی‌معنی است که بگوییم ابزار چه می‌خواهد یا چه موضعی دارد، فقط انسان دارای قصد، موضـع و رویکرد است. انسانی که از چاقو استفاده می‌کند دارای موضع است اما خود چاقو موضعی ندارد، خنثی است و تابع کامل اراده کاربر خود است.»[1]

یکی از تصورات عمده در فلسفه فناوری، این است که فناوری را امری طبیعی، خنثی در نظر می‌آورد. طبق این تصور، فناوری بخشی از طبیعت آدمی است. انسان، همچنان که برای رفع نیازهای خود از اندام‌های خویش استفاده می‌کند، ابزارها و وسایلی را نیز، به‌کار می‌گیرد یا می‌آفریند تا بهتر و مؤثرتر به این امر اقدام کند. به تعبیر مک لوهان: فناوری به منزله بسط اعضای بدن آدمی و پشتیبانی برای ضعف‌های زیستی طبیعت آدمی است. در این دیدگاه، فناوری هم‌چنان که طبیعی است، به لحاظ ارزشی، خنثی نیز تلقی می‌شود. رشد وتحول فناوری، تابعی از امور فرهنگی، اجتماعی و ارزشی محسوب نمی‌شود. براساس این دیدگاه در فلسفه فناوری، مسئولیت در زمینه فناوری، درمقام به‌کارگیری آن مطرح است نه در مقام تولید یا پدید آوردن و این از نتایج خنثی دانستن فناوری است.[2]

بنابراین، این‌گونه می‌توان استنباط کرد که ویژگی‌های بارز ابزارمحور بودن فناوری عبارت‌اند از:

1. فناوری، ابزارِ محض است؛

2. فناوری، ابزارِ محضِ بی‌هویت است؛

3. فناوری، ارزش‌پذیر نیست؛

4. فناوری، دارای استقلال نسبی است؛

5. فناوری، قدرت تغییرات اجتماعی را ندارد؛

6. محوریت با انسان است؛

7. فناوری؛ ابزار، موضع و رویکردی نداشته (خنثی است) و تابع اراده انسان است؛

8. فناوری، فقط جنبه کاربری داشته و در مقام تولید، مسؤولیت‌پذیر نیست.

2- جبر اِنگاری (فناوری، یک تحول خارج از کنترل)

این دیدگاه معتقد است که فناوری یک تحولی است که به اجبار وارد زندگی انسان شده و خود را بر او تحمیل کرده و انسان هم، آن را بی‌هیچ قید و شرطی پذیرفته است.

«جبرباوری (determinism): طبق این نظریه ساخت و تحول تکنولوژی بر اساس منطقـی درونی شکل می‌گیرد. این تحول خارج از کنترل انسان است. به عبارتی دیگر، تکنولوژی‌های گذشته تکنولوژی‌های آینده را متعین می‌کنند و انسـان نمـی‌توانـد [باعث] تحـول تکنولـوژی، ساخت تکنولوژی‌های جدید، و حتی تغییر آن شود. خود انسان هم چـون وسـیله‌ای صـرف است که تحول تکنولوژی را واقعیت می‌بخشد. هایـدگر و ایلـول هـر دو معتقـد بـه نـوعی جبرگرایی هستند، در دیدگاه هر دو تحول تکنولوژی خارج از کنترل انسان است، بـا ایـن تفاوت که هایدگر، بر خلاف ایلول، منطق تحول تکنولوژی را امری تکنولوژیک نمی‌داند.»[3]

تکنولوژی به هیچ وجه یک ابزار نیست. برعکس، ابناء بشرند که کاملاً در چنگ تولیدات تکنولوژیک گرفتارند، تولیداتی که با ضرورتی قانون وار توسعه پیدا می‌کنند. این دیدگاه اغلب جبرگرایی تکنولوژیک نامیده شده است. اما معلوم نیست که موضوع جبرگرایی تکنولوژیک چیست. در این دیدگاه می‌توان مواضع متفاوتی از قبیل مواضع مارتین هایدگر و هرمان اشمیت را یافت.[4]

با توجه به مطالب بیان شده می‌توان گفت که نظریه جبر انگاری دارای شاخصه‌های زیر می‌باشد:

1. توسعه و تحول فناوری براساس قانون و یک منطق درونی است؛

2. انسان در خدمت فناوری است؛

3. تحول فناوری از کنترل انسان خارج است؛

4. انسان در برابر فناوری، همانند ابزاری برای واقعیت‌بخشی به تحول آن است.

3- ذات اِنگاری (فناوری، یک ذات نفوذکننده)[5]

این دیدگاه معتقد است که ماهیت و ذات فناوری دارای تأثیر و خواصی است که در رفتارهای فردی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی،‌ سیاسی و ... نفوذ کرده و تغییراتی را ایجاد می‌کند.

«ذات‌باوری (substantivism): این نظریه مقابل ابزارگرایی است. ذات بـاوران مـی‌گوینـد تکنولوژی دارای ماهیت و ذات خاص خود است. این ذات توان تغییر معادلات اجتمـاعی، فرهنگی و سیاسی را دارد. به عبارتی دیگـر، تکنولـوژی ابـزاری خنثـی و عـاری از ارزش نیست بلکه دارای ماهیتی است که تأثیر اجتماعی ـ فرهنگی دارد. اکثر فیلسوفان تکنولوژی، مانند ایلول، هایدگر و وینر ذات‌باورند.»[6]

درواقع، نقش فناوری در این دیدگاه، نقش مهم و کاربردی است که تمام ابعاد زندگی انسان و یا به تعبیر دیگر، تمام ابعاد یک جامعه را تحت تأثیر خود قرار داده و با ایجاد تحول در آن، یک جامعه نیز، متحول خواهد شد.

بنابراین، می‌توان گفت که مهم‌ترین شاخصه‌های این دیدگاه عبارت‌اند از:

1. فناوری دارای ارزش ذاتی است؛

2. فناوری دارای یک ماهیت و ذات تأثیرگذار است؛

3. فناوری قدرت تغییر و تحول دارد؛

4. تغییرات و تأثیرگذاری فناوری شامل ابعاد مهم جامعه از جمله: اجتماعی، فرهنگی و سیاسی می‌شود.

4-4-1- ارزش اِنگاری یا اراده اِنگاری (فناوری، دارای ارزش‌های قابل تغییر)[7]

این دیدگاه معتقد است که فناوری و نوع بهره‌برداری از آن در اختیار انسان بوده به‌گونه‌ای که ارزش‌های جامعه از قبیل باورها، گرایش‌ها، رفتارها و ساختارها براساس شرایط زمانی و مکانی به نفع جامعه قابل تغییر است.

«اراده‌باوری (voluntarism): این نظریه می‌گوید انسان به شکلی مختار، تکنولوژی را می‌سازد و متحول می‌کند. البته، در ساخت تکنولوژی همواره محدودیت‌هایی وجود دارد؛ اراده باوری به این معنا نیست که اگر مثلاً انسان"اراده" کرد بتواند آن را عملی کند. برای نمونه اگر اراده کرد اتومبیلی بسازد که فقط با اکسیژن کار کند، ماشینی که نه نیاز به سوخت‌گیری داشته باشد و نه هوا را آلوده کند. [بلکه] این نظریه می‌گوید در چارچوب محدودیت‌های تکنیکی و فیزیکی، این انسان است که تعیین می‌کند که یک ماشین چه طرح و کارکردی داشته باشد.»[8]

این نوع نگاه به فناوری، نسبت به دیدگاه‌های دیگرف مترقی‌تر بوده کمتر انسان را دچار انفعالی می‌کند. مطابق این دیدگاه، فناوری آن‌گونه که شرایط و محیط فرهنگی جامعه اقتضا می‌کند باید عرضه شود و در اختیار افراد قرار بگیرد.

حکم: این فناوری یک فناوری پویاست؛ به‌گونه‌ای که می‌توان آن را در معرض تحلیل، پرسش، انتقاد و واکاوی قرار داد و بر حسب اقتضائات اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، سیاسی و نیز، براساس شرایط مکانی و زمانی، ارزش‌های آن را به نفع خود تغییر داد.

با توجه به این مطالب،‌ می‌توان گفت که بر اساس این دیدگاه، فناوری دارای سه ویژگی مهم است:

1. نقش اراده انسان در بهره‌گیری از فناوری بسیار پررنگ است؛

2. تغییر و تحول فناوری به‌طور کامل،‌ در اختیار انسان است؛

3. در ایجاد و تغییر فناوری محدودیت‌هایی جهت مدیریت صحیح آن وجود دارد.


[1]. شریف‌زاده، رحمان ـ مقدم حیدری، غلامحسین، «فلسفه علم: خروج از دوگانگی تکنولوژی خودمختار و تکنولوژی به مثابه وسیله صرف (بر اساس دیدگاه برونو لاتور)»، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال پنجم، شماره اول، بهار و تابستان 1394 ش، ص 32.

[2]. خسروی، علی‌اکبر ـ پوشنه، کامبیز ـ کیانی بختیاری، ابوالفضل، «مبانی و منطق آموزش فناوری»، نشریه نشاء علم، سال دوم، شماره اول، دی ماه 90، ص 73.

[3]. شریف‌زاده، رحمان ـ مقدم حیدری، غلامحسین، پیشین، ص 32.

[4]. ر.ک: باشگاه اندیشه: فلسفه تکنولوژی و نظریه رسانه­ها. (www.bashgah.net/fa/content/show/1475)

[5]. به این نوع از فناوری، رویکرد فرهنگی ـ تک ارزشی بودن فناوری هم گفته می‌شود:

(رویکردفرهنگی ـ تک ارزشی بودن فنآوری در مقابل دیدگاه اول، گرایشی وجود دارد که در آن، فناوری نه به صورت امری طبیعی و خنثی، بلکه به منزله امری ارزشی در نظر گرفته می‌شود. بر اساس این دیدگاه توسعه فناوری تابعی از امور فرهنگی، اجتماعی و ارزشی است. هابرماس از دوگونه عالقه وعمل در آدمی سخن می‌گوید: عالقه و عمل فنی یا ابزاری وعالقه و عمل ارتباطی، این دو گونه عمل آدمی را نه چون اجزای نظام اجتماعی بلکه چون دو چارچوب انتزاعی فراتجربی در نظر می‌گیرد که حاکی از ویژگی‌های پایدار انسانی است. عمل ابزاری در ارتباط با طبیعت و به صورت الگو برداری از طبیعت جلوه گر می‌شود و محمل آن نیز علم و فناوری است.)(خسروی، علی‌اکبر ـ پوشنه، کامبیز ـ کیانی بختیاری، ابوالفضل، «مبانی و منطق آموزش فناوری»، نشریه نشاء علم، سال دوم، شماره اول، دی ماه 90، ص 73.)

[6]. شریف‌زاده، رحمان ـ مقدم حیدری، غلامحسین، پیشین، ص 32.

[7]. رویکرد طبیعی، فرهنگی، چند ارزشی بودن فناوری هرچند فناوری‌ها توسط انسان تولید می‌شود اما کارکردها، آثار و نتایج آن‌ها گاه از حدود انتظار و پیش‌بینی تولید کنندگان آن‌ها نیز فراتر می‌رود. بنابراین، فناوری از خصیصه مهمی برخوردار است که همان بروز تدریجی ویژگی‌های مصنوعات بشری است. باتوجه به چنین روابط پیچیده‌ای میان فناوری و امور اجتماعی و فرهنگی، نمی‌توان برخالف رویکردهای اول و دوم فناوری را خنثی و یا تک ارزشی و در تقابل با فرهنگ دانست. برهمین اساس است که ماهیت چند ارزشی فناوری موردتوجه قرارگرفته است.

(خسروی، علی‌اکبر ـ پوشنه، کامبیز ـ کیانی بختیاری، ابوالفضل، «مبانی و منطق آموزش فناوری»، نشریه نشاء علم، سال دوم، شماره اول، دی ماه 90، ص 73.)

[8]. شریف‌زاده، رحمان ـ مقدم حیدری، غلامحسین، پیشین، ص 31.

نقدی بر نظریات فلسفه فناوری

  • ۹۵۳

صرف‌نظر از این‌که این نظریه‌ها درست و یا نادرست است، به نظر می‌رسد که حداقل دو اشکال کلی بر این 4 نظریه وارد است. دقت به این دو اشکال موجب می‌شود اساساً صحت و یا حداقل کامل بودن هر یک از نظریه‌ها به‌شدت مخدوش شود. دلایل مخدوش بودن نظریات سه‌گانه:

1- عدم تمایز بین فناوری و محصول فناوری

بدین معنا که به‌عنوان‌مثال بین فناوری هسته‌ای و محصولات آن مانند بمب هسته‌ای، برق هسته‌ای، کشاورزی هسته‌ای و... تفاوتی قائل نشده‌اند. همچنین بین فناوری شیمی و محصولات آن از قبیل کِراک و داروی ضد سرطان نیز تمایزی در نظر نگرفته‌اند. این در حالی است که نظریه‌پردازان برای اثبات نظریه خود در مورد اصل فناوری به مسائل پیرامون برخی محصولات فناوری متوسل شده‌اند. به‌عبارت‌دیگر اگر درباره اصل فناوری اطلاعات و ارتباطات صحبت می‌شود، نباید به سراغ مصادیق آن رفت؛ بلکه باید درباره ذات این فناوری به قضاوت نشست که چه فرصت‌ها و محدودیت‌هایی دارد؟ قابلیت و محدودیت‌های این فناوری تا چه اندازه با انسان و مسائل مرتبط با او در تناسب و یا در تضاد است؟ چقدر می‌تواند نیازهای انسان را پاسخ دهد و او را به سمت رشد و تعالی سوق دهد؟ تا چه اندازه می‌توان این فناوری را توسعه داد و در امور گوناگون مرتبط با انسان دخیلش کرد؟ مثلاً در فناوری اطلاعات و ارتباطات مواردی مانند: 1. سرعت‌بالا، 2. سهولت دسترسی، 3. قیمت پایین، 4. بی‌بهره بودن از احساسات بشری 5. ناتوانی در انتقال احساساتی مانند حس لامسه، بویایی و چشایی (تنها انتقال برخی از احساسات مرتبط با بینایی و شنوایی امکان دارد)، 6. تناسب حداقلی با زمان و مکان و یا حتی عدم تناسب با زمان و مکان، 7. نداشتن روح و روان و... از ویژگی‌های ذاتی شمرده می‌شود.

این فناوری با چنین ویژگی‌هایی تا چه اندازه با بشر محدود به زمان و مکان، سرشار از احساسات قوی، دارای روح و جسم، برخوردار از شاخصه‌های فطری و غریزی و ... تناسب دارد و می‌تواند نیازهای گوناگون بشری را پاسخ دهد؟ البته در اینجا مفهوم موردنظر از کلمات «نیاز و پاسخ»، نیاز و پاسخ حقیقی است و نه کاذب. به عنوان نمونه پاسخ قرص اکستازی به نیاز انسان به شادی، کاذب است و نه واقعی.

غالباً برخی نظریه پردازان، بدون توجه به این نکته، با تکیه بر مزایا و یا معایب برخی محصولات فناوری، اصل آن تأیید و یا رد کرده‌اند.

2- بی توجهی به عوامل مؤثر بر نحوه بکارگیری فناوری

بی توجهی به عوامل مؤثر بر نحوه بکارگیری فناوری نیز اشکال دیگری است که نظریه پردازان فلسفه فناوری، معمولاً بدان دچار هستند. عوامل متعددی منجر به اثرگذاری فناوری می‌شود که در مجموع موجب ایجاد فرهنگی توسط فناوری می‌گردد. شاید اگر این سؤال که «فرهنگ یک فناوری از چه عواملی نشات می‌گیرد؟»، مورد امعان نظر قرار می‌گرفت، کمک شایانی در رد و یا قبول اصل و یا بخشی از فناوری‌ها و محصولات آن می‌کرد.

عوامل موثر در فرهنگ فناوری ← مدیریت

  • ۹۹۱

ابزارها از جهات گوناگون با یکدیگر متفاوتند. برخی وجوه تفاوت در موضوع فلسفه فناوری مورد بررسی قرار گرفته و موجب پیدایش نحله‌های گوناگون در این زمینه گشته است. در این قسمت قصدی برای بررسی نظریات گوناگون فلسفه فناوری وجود ندارد؛ اما به دلیل غفلت از نکاتی مهم، به برخی وجوه تاثیرگذار فلسفه فناوری از منظر انقلاب اسلامی پرداخته می‌شود.

یکی از جهات تفاوت ابزارها با یکدیگر، بسیط یا غیر بسیط بودن آنهاست. ابزار بسیط ابزاری است که خوبی و بدی آن در یک چیز است؛ مثلاً چاقو ابزاری بسیط هست که خوبی و بدی آن در برندگی آن است؛ به عبارت دیگر می‌توان با بٌرندگی چاقو، انسان بی گناهی را کشت و یا اینکه میوه‌ای حلال را پوست کند. بنابراین در مورد چاقو نمی‌توان گفت با کند کردن آن، جلوی بدی‌هایش را می‌گیریم، زیرا با این کار جلو خوبی‌های چاقو را نیز گرفته‌ایم. اسلحه، بلندگو و میکروفون، قلم و هزاران ابزار دیگر نیز اینگونه اند. اما برخی ابزارها غیر بسیط هستند. در اینگونه ابزارها می‌توان خوبی‌ها و بدی‌های ابزار را تفکیک کرد. یعنی خوبی‌های آن را در اختیار کاربران قرار داد و مانع بدی‌های آن شد. جنس رسانه و فضای مجازی از این سنخ است؛ مدیران رسانه می‌توانند محتوای نامناسب را حذف کرده و صرفاً محتوای مطلوب را در اختیار کاربران قرار دهند. برخی کارشناسان که اشکالاتی به ذات و یا جهت فناوری می‌کنند، اگر به این مسئله توجه کنند، قسمتی از مشکلات حوزه نظریه‌پردازی آنان حل خواهد شد.

نوع ابزار

ویژگی

نمونه

عامل نهایی اثرگذار

بسیط

خوبی و بدی در ابزار قابل تفکیک نیست

چاقو

کاربر

غیربسیط

خوبی و بدی در ابزار قابل تفکیک است

شبکه‌های اجتماعی

مدیر شبکه

 

یکی دیگر از وجوه تفاوت ابزارها با یکدیگر، تفاوت در حوزه مدیریت و کاربری است. در برخی ابزارها، مدیر همان کاربر است (البته از مبحث توحید افعالی صرف نظر می‌شود) و نتیجه نهایی استفاده از ابزار تا حد زیادی به خود کاربر بازمی گردد. ابزارهایی مانند چاقو، قلم، اسلحه و ... از این سنخ هستند. هر کس این ابزار را در اختیار گرفت، تعیین کننده نهایی در نوع استفاده از آن ابزار است. بنابراین خیلی مهم است که بدانیم چنین ابزاری را در اختیار چه کسی قرار می‌دهیم. همچنین در این نوع ابزارها از آنجاکه کاربر نقش مهمی را در جهت گیری استفاده ایفا می‌کند، توجه به حوزه کاربری و فرهنگ سازی در حوزه کاربری در برنامه‌ریزی کلان کشور بسیار اثر گذار است.


برخی دیگر از ابزارها علاوه بر کاربر، اشخاص ثالثی نیز در مدیریت و کیفیت استفاده از ابزار دخیل هستند؛ این ابزارها خود به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند: 1. غلبه در مدیریت و کیفیت استفاده با کاربر است؛ یعنی شخص ثالث استقلال کاربر را از بین نمی‌برد 2. غلبه در مدیریت و کیفیت استفاده با شخص ثالث است و کاربر در نقش خود مستقل نیست. برای نوع اول می‌توان هواپیما را مثال زد که کاربر آن خلبان و مدیر ثالث نیز برج مراقبت است. اگر در این نوع ابزارها از شخص ثالث غفلت کنیم بسیار آسیب خواهیم دید؛ چه آنکه ممکن است فردی ناشی و یا دشمنی قهار، کنترل برج مراقبت را در اختیار بگیرد و دو و یا چند هواپیما را در یک لحظه و یک مکان مقابل هم قرار دهد که به احتمال فراوان فاجعه رخ خواهد داد. اما در هر صورت برج مراقبت نمی‌تواند خلبان را مجبور به انجام کاری کند؛ سکان هدایت در اختیار خلبان است و کنترل کننده اصلی اوست. برای نوع دوم نیز می‌توان ماشین آموزش رانندگی را مثال زد؛ کارآموز، کاربر و مدیر ثالث نیز معلم و آموزگار رانندگی است که در کنار کاربر نشسته است. کاربر که فرمان، کلاج، ترمز، گاز و دنده را در اختیار دارد دچار توهمی بزرگ می‌شود و آن توهم این است که گمان می‌کند همه کاره اوست؛ غافل از آنکه اولاً این شخص ثالث است که به او می‌گوید به کدام سو برود و یا چگونه عمل کند. ثانیاً اگر خلاف خواست شخص ثالث عمل کند، پدالی که در اختیار شخص ثالث است نسبت به نوع مشابه در اختیار کاربر دست برتر دارد. به عبارت دیگر اگر آموزگار ترمز بگیرد، گاز دادن کارآموز هیچ فایده‌ای ندارد و اتومبیل متوقف می‌شود. بسیاری از سرویس‌های فضای مجازی، خصوصاً شبکه‌های اجتماعی مانند ماشین آموزش رانندگی است؛ کاربر متوهم است که فرمان هدایت در اختیارت اوست. به قطع و یقین در چنین ابزاری آنچه از همه مهمتر می‌باشد این است که کاربر بداند تحت سلطه و ولایت چه کسانی قرار می‌گیرد. تصویر ذیل نشاندهنده دست برتر مدیر در هدایت و جهت دهی در شبکه اجتماعی است. این دسترسی در تمامی شبکه‌های اجتماعی ایرانی و خارجی وجود دارد.

 

نوع ابزار از جهت مدیریت و کاربری

ویژگی

نمونه

مدیریت واحد

کاربر، مدیر است.

چاقو

تعدد مدیران؛ غلبه کاربران

کاربر با حفظ استقلال عمل به همراه شخص ثالث مدیریت می‌کند

هواپیما

تعدد مدیران؛ غلبه مدیران

کاربر توهم استقلال عمل دارد

شبکه‌های اجتماعی

به لطف انحصار رسانه‌ای، شبکه صهیونیزم بین‌الملل توانست با استفاده از امکانات مدیریتی، افکار عمومی را در جهت نیل به اهداف مد نظر خود کنترل نماید. برخی از مهمترین امکانات مدیریتی در ابزارهای نوع سوم، عبارت است از: وضع قوانین و مقررات، طراحی ساختار فناوری، مهندسی اطلاعات و ارتباطات.

1- وضع قوانین و مقرارت

یکی از مهمترین ابزارهای نظام سلطه برای بسط سلطه خویش در فضای مجازی، وضع قوانین و مقررات است. بدلیل آنکه سلطه گران متولی تولید و توزیع غالب زیرساخت، خدمات و محتوا در فضالی مجازی هستند، قوانین مرتبط با مصرف فضای مجازی را نیز اینان وضع می‌کنند. باید توجه داشت که مجموع قوانین بگونه ای تدوین می‌شود که طراحان و گردانندگان فضای مجازی را در رسیدن به اهدافشان یاری می‌کند.


قوانین و مقررات حوزه فضای مجازی در دو دسته کلی می‌گنجد؛ 1. قوانین و مقررات حوزه سازماندهی و مدیریت فضای مجازی 2. قوانین و مقررات حوزه کاربری. در طرح زیر، ساختار قوانین و مقررات در دو حوزه یادشده ملاحظه می‌شود:

درباره قواعد مدیریت اینترنت ذکر چند نکته لازم و ضروری است:

  • به دلیل اختلاف فراوان بین کشورهایی مانند آمریکا، چین، روسیه و ... در زمینه حاکمیت فضای مجازی، خوشبختانه هنوز قانون مدونی وجود ندارد؛ هرچند وزارت خارجه آمریکا به دنبال ایجاد ساختاری همانند ساختار سازمان ملل در فضای مجازی است تا بتواند به استعمار و چپاول دولت‌ها و ملتها به صورت قانونی در فضای مجازی نیز ادامه دهد. در حال حاضر نظام سلطه با هرگونه استقلال در فضای مجازی مخالفت می‌کند.[1]
  • در خصوص توسعه فضای مجازی، نظام سلطه گام‌های موثری برداشته است. به عنوان مثال آنها توانسته‌اند کشورها را مجاب کنند تا اینترنت آمریکایی نسل 4 تلفن همراه را به روستاها برسانند؛ روستاهایی که بعضاً از امکانات اولیه مانند راه، آب شرب تصفیه شده، گاز، دارو و درمان و ... محرومند، از نعمت اینترنت نظام سلطه بهره مندند!. این مسئله در مورد کشورمان نیز صدق می‌کند.[2]
  • یکی از قوانین جالب توجه فضای مجازی، در خصوص رمزنگاری اطلاعات است. اگر کشور و یا فردی از شیوه رمزنگاری اطلاعات در ارتباطات بین الملل بگونه ای استفاده کند که کلید رمز در اختیار حاکمان فضای مجازی نباشد، آن اطلاعات به عنوان ویروس شناخته شده و آژانس امنیت ملی آمریکا با استفاده از روش‌های گوناگون رمزگشایی اطلاعات، اقدام به شنود و سرقت اطلاعات می‌کند. [3] شاید این قانون یکی از استعماری‌ترین و استکباری‌ترین قانون فضای مجازی باشد. آژانس امنیت ملی آمریکا، متولی سرقت قانونی اطلاعات کاربران سراسر جهان است.[4]
  • آمریکا و نهادهای جاسوسی این کشور به بهانه مبارزه با تروریزم، می‌توانند اطلاعات کاربران جهانی را شنود کنند. این قانون اخیراً از سوی کنگره آمریکا تمدید شده است. بخش ۷۰۲ این قانون به اداره امنیت ملی آمریکا اجازه می‌دهد که از طریق شرکت‌هایی مثل فیسبوک، اسکایپ یا آلفابت، تماس‌های شهروندان کشورهای خارجی روی شبکه اینترنت را شنود و کنترل کند.[5]
  • با توجه به قانون استفاده از خدمات یا «term of service» که توسط مالکان فضای مجازی طراحی و تدوین می‌شود، کاربران زمانی می‌توانند از خدمات و یا سخت افزار استفاده کنند که تمامی قوانین مد نظر مالکان فضای مجازی را رعایت کنند. پذیرش قوانین حوزه حریم خصوصی، مسئله‌ای است که شرکت‌ها کاربران خود را به پذیرش آن اجبار می‌کنند. به عنوان مثال با مطالعه قوانین استفاده از خدمات شرکت گوگل می‌توان به استعماری بودن این قوانین پی برد.[6]
  • قوانین حوزه حریم خصوصی و یا «privacy policy» بگونه ای مدون شده است که شرکت‌ها بتوانند به صورت قانونی اطلاعات خصوصی کاربران جهانی اینترنت را شنود و از آن استفاده کنند. قانون حریم خصوصی شرکت گوگل، مشتی نمونه خروار محسوب می‌شود. در این قانون شرکت گوگل مجاز است اطلاعات کاربران را سرقت کرده و در اختیار اشخاص و نهادهای ثالث قرار دهد!.[7]

2- طراحی ساختار فناوری‌های نوین ارتباطی

ساختار فناوری در نوع استفاده از فناوری تاثیرگذار است.[8] مالکان فضای مجازی سخت افزار، نرم افزار و خدمات را بگونه ای طراحی می‌کنند که برای کنترل و احاطه دقیق‌تر بر این بستر، مناسب‌تر باشند. به عنوان مثال قرار دادن دوربین بدون پوشس در تمامی ابزارهای ارتباطی، اخذ مشخصات در هنگام ثبت نام و عضویت، نوع ارتباطات تعریف شده در سروسیس های گوناگون و ... همگی در راستای اهداف استعماری طراحی شده است. (در قسمت ساختار، توضیحات تکمیلی ارائه خواهد شد)

3- مهندسی اطلاعات

شبکه سرمایه داری صهیونیزم بین الملل، به دلیل برخورداری از دسترسی نامحدود به ارکان مدیریت فضای مجازی، گردش اطلاعات در فضای مجازی را به نفع خود و با روش‌های گوناگون مهندسی می‌کنند. آنان با ترویج اطلاعات مدنظر خود از یک سو و ممانعت از گردش وسیع اطلاعات نامطلوب، افکار عمومی را به نفع خود کنترل می‌کنند.

مهندسی اطلاعات گاهی در قامت لیست پیشنهادی موتورهای جستجو و شبکه‌های اجتماعی است و گاهی حذف محتوای مضر برای دستگاه استکباری. برای اثبا مدعا، اسناد و مدارک لازم ارائه می‌گردد.

1-3- شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی با ظرافت فراوانی، افکار، علایق و رفتار کاربران خود را مهندسی می‌کنند. البته هر شبکه و پیام رسان با توجه به نوع استفاده کاربران اقدام به چنین کاری می‌کند. به عنوان نمونه توئیتر با مهندسی اطلاعات در قابلیت هشتگ (#)، اینستاگرام در جستجوی واژگان، فیسبوک در پیشنهاد صفحات، یوتیوب با ترند فیلم‌ها، تلگرام با مهندسی بازدید و ... هر کدام به نحوی این کار را انجام می‌دهند. جهت اثبات مدعا، مستنداتی ارائه می‌شود.


یکی از پرکاربردترین روش‌های مرسوم در شبکه‌های اجتماعی برای مهندسی اطلاعات، حذف محتوای مؤثر انقلابی است. برخورد حذفی با نامه رهبر انقلاب به جوانان غربی (اروپا و آمریکای شمالی)، حذف تیزر فیلم محمد رسوال الله (ص) توسط یوتیوب، حذف محتوای مربوط به جریان انقلابی و مقاومت از جمله نمونه‌های فراوان این سبک مهندسی اطلاعات توسط موتورهای جستجو است.


در برخی موارد نیز با مهندسی پیشنهاد، اطلاعات را آنگونه که می‌خواهد ترویج می‌کند. به عنوان مثال در شبکه اجتماعی اینستاگرام، کاربر لاجرم با محتوای غیر اخلاقی مواجه خواهد شد (حتی اگر به دنبال آن نباشد). تقریباً در صفحه ابتدایی جستجوی واژگان و بدون نوشتن حتی یک حرف، کاربر با تصویر غیر اخلاقی مواجه می‌شود.

البته اینستاگرام به ارائه تصویر غیر اخلاقی بسنده نکرده و بعضاً محتوای مطلوب سیاسی، اجتماعی و حتی سبک زندگی خود را برای بازدید به کاربران پیشنهاد می‌دهد.

توئیتر نیز با سوء استفاده از قابلیت هشتگ و ترند، منویات خود را پیش می راند. جالب است بدانیم درحالی که یک محتوا قرار است توسط هشتگ در سراسر جهان منتشر شود، کاربران در برخی کشورها با جستجوی آن واژه در هشتگ، هیچ محتوایی نمی‌بینند. از این روش به فیلتر حبابی تعبیر می‌شود.


شاید یکی از کاربردی‌ترین روش‌ها برای مهندسی افکار در یوتیوب، مدیریت لیست پیشنهادی است. غالب کاربران تصور می‌کنند هنگامی که واژه‌ای را در یوتیوب جستجو می‌کنند، این نرم افزار فیلم‌ها را بر اساس تعداد بازدید، تاریخ بارگذاری، حروف الفبا، مدت زمان فیلم و شخصیت شناسی است. این تصورات هیچ یک صحیح نبوده و در میدان عمل، یوتیوب محتوا را بگونه دیگری می‌چیند. با جستجوی واژه اسلام در یوتیوب، با محتواهای غالباً ضد اسلامی مواجه می‌شویم. فیلم‌های پیشنهادی یوتیوب، بر اساس تعداد بازدید، تاریخ بارگذاری، مدت زمان فیلم و حروف الفبا چیده نشده است. برای بررسی صحت ادعای گوگل مبنی بر چینش محتوا بر اساس شخصیت شناسی، همین واژه در چند دستگاه دیگر جستجو شد که نتایج پیشنهادی در کمال شگفتی در دستگاه‌های مختلف یکسان بود. بنابراین فیلمهای مرتبط با واژه اسلام، بر اساس شخصیت افراد چیده نشده است.

3-2 موتورهای جستجو

از آنجایی که موتورهای جستجو محبوبیت بسیار زیادی در جهان داشته[9] و تقریباً کاربران برای یافتن هر چیزی از این ابزار استفاده می‌کنند، در مهندسی اطلاعات نقش بسزایی دارند. بیشترین کاربرد و محبوب‌ترین بخش‌های موتور جستجو، قسمت جستجوی وب، تصاویر و فیلم‌های آن است. مدیران موتورهای جستجو با استفاده از روش مدیریت دعوت و پیشنهاد و بر خلاف مدعای معروفشان در مدل جستجوی واژگان به نام «SEO»، اقدام به مهندسی افکار، علایق و رفتار می‌کنند.



در قسمت جستجوی وب، یکی از کاربردی‌ترین روش‌ها برای مهندسی اطلاعات، پیشنهاد واژگان به ازای نوشتن حروف و کلمات است. در تصاویر زیر، همانگونه که مشخص است، غالب پیشنهادات گوگل و یاهو، صبغه غیراخلاقی دارد.

 

 

 

 

جالب است بدانیم بین سال‌های 1388 تا 1390، به دلیل فیلتر شدن لیست پیشنهادی گوگل در ایران، جستجوهای غیر اخلاقی در کشورمان به شدت کاهش پیدا کرد. پس از رفع فیلتر این قابلیت در سال 1390، جستجوهای غیر اخلاقی مجدداً افزایش پیدا کرد.


در جستجوی تصاویر نیز گوگل و یاهو، تصاویر را به صورت مدیریت شده و بر خلاف روش‌های علمی مرسوم پیشنهاد می‌کنند. به عنوان مثال با جستجوی واژه «وهابی» به صورت فارسی و انگلیسی، با این تصایر مواجه می‌شویم:


همچنین با جستجوی واژه «اهل سنت» به زبان فارسی و انگلیسی، گوگل تصاویر ذیل را پیشنهاد می‌دهد:


اما با جستجوی واژه شیعیان به صورت فارسی و انگلیسی، تصاویر به صورت زیر چیده می‌شود:

ناگفته پیداست که گوگل براردان اهل سنت را با لباس‌های سفید و در نماز جماعت همراه با نظم نشان می‌دهد. در حالی به ازای جستجوی واژه شیعیان افرادی سیاه پوش، نامنظم، خشونت طلب و همراه با تصاویری از قمه زنی و عزاداری و امثال آن به نمایش در می‌آید. همچنین در حالی که تروریستهای وهابی جنایتهایشان در عالم مشهور است، هیچ تصویری از بمب گذاری، عملیات تروریستی، خشونت طلبی و ... از آنها نشان داده نمی‌شود و صرفاً به نمایش تصاویری حاکی از تمسخر علمای وهابی اکتفا می‌شود.


در واژه عاشورا نیز هنگام جستجوی فارسی، صرفاً با تصاویری از پوسترها و بنرها مواجه می‌شویم و در صورتی که عبارت «ashura» را بنویسیم، با تصاویری منزجر کننده از قمه زنی روبرو می‌شویم:

مهندسی اطلاعات در برخی موارد با استفاده از قوانین حریم خصوصی و یا قوانین استفاده از خدمات انجام می‌شود، و در برخی موارد برخلاف قوانین و مقررات و کاملاً غیر قانونی صورت می‌پذیرد. حذف بسیاری از صفحات و محتوای مربوط جبهه مقاومت خصوصاً حزب الله لبنان در شبکه‌های مختلف اجتماعی با استناد به قوانین و مقررات انجام می‌شود. در مورد مهندسی غیر قانونی اطلاعات نیز می‌توان به عملکرد گوگل در چینش محتوا اشاره کرد. همانگونه که بیان شد، گوگل برخلاف ادعای خود مبنی بر چینش محتوا بر اساس قواعد «سئو»[10]، اطلاعات را بنا بر کسب حداکثری منافعش به کاربران پیشنهاد می‌دهد. به همین دلیل اتحادیه اروپا این شرکت را در خرداد ماه سال 1396، به مبلغ 2.7 میلیارد دلار جریمه کرد.[11] اگرچه در برخی موارد می‌توان با استفاده از قواعد «سئو»، مطلب و یا پایگاه داده‌ای را در صدر موارد پربازدید قرار داد، اما اولاً در تمامی موضوعات (محتوای ضد استکباری، محتوای مؤثر درباره امر به معروف و نهی از منکر، حجاب و ...) نمی‌توان چنین کاری انجام داد، ثانیاً در صورت مغایر با اهداف دستگاه سلطه، به سرعت از گردونه بازدید و بازنشر خارج می‌شود.

4- مهندسی ارتباطات

راهبرد دوم در مدیریت افکار عمومی، مهندسی ارتباطات است. در این شیوه نوع ارتباطات کاربران بگونه ای مهندس می‌شود تا کاربران نتوانند به صفحات و افرادی که محتوای آنان مخالف اهداف استکبار جهانی است، ارتباط مؤثر برقرار کنند. در این شیوه نیز همانند روش مهندسی اطلاعات، مدیریت سرویس‌های متعلق به دشمن، برخی صفحات را حذف کرده و برخی دیگر را به شدت ترویج می‌کنند. از سوی دیگر برخلاف قوانین تصریح شده در این سرویس‌ها، برخی صفحات، خصوصاً صفحات مربوط به داعش، طالبان و ... را حذف نمی‌کنند.


برخی مستندات مهندسی ارتباطات در شبکه‌های اجتماعی بدین شرح است:

یاآور می‌شود دستاویز شرکتهای صهیونیستی در مهندسی ارتباطات، همانند مهندسی اطلاعات، سوء استفاده از قوانین و مقررات مصوب خودشان است.



[1]. «همان گونه که همگی شما می‌دانید، کسانی نیز هستند که دیدگاه متفاوتی در این زمینه دارند. آن‌ها خواستار ایجاد چارچوب قانونی بین المللی هستند که طبق آن دولت‌ها به طور انحصاری بر منابع، مقررات و محتویات اینترنت کنترل داشته باشند و موانعی ملی در مسیر جریان آزاد اطلاعات آنلاین ایجاد شود؛ اما به اعتقاد ما، این رویکرد منجر به ایجاد اینترنتی از هم گسیخته خواهد شد؛ اینترنتی که به جای مرتبط کردن مردم بایکدیگر، آن‌ها را از هم جدا می‌کند؛ یک فضای مجازی غیر پویا که دربرگیرنده هیچ خلاقیتی نیست و سرانجام، یک فضای مجازی با امنیت کم‌تر که کشورهای جهان اعتماد کم‌تری به آن خواهند داشت!.» سخنرانی جو بایدن، معاون رئیس جمهور آمریکا، کنفرانس فضای مجازی، از طریق ویدئو کنفرانس، لندن، 1 نوامبر 2011.

«در همان حال، اینترنت همچنین به روش‌های بیشماری نیز محدود می‌شود ... در کوبا، دولت تلاش می‌کند که یک شبکه داخلی ملی ایجاد کند و در همان حال، به شهروندان اجازه نمی‌دهد به شبکه جهانی اینترنت دسترسی داشته باشند... این رفتارها چشم اندازی پیچیده و آماده اشتعال را بازتاب می‌دهند.» سخنرانی هیلاری رادهم کلینتون، وزیر وقت امور خارجه آمریکا درباره مزایا و معایب اینترنت، گزینه‌ها و چالش‌ها در جهانی که با شبکه اینترنت سر و کار دارد، 15 فوریه 2011، دانشگاه جرج واشنگتن، واشنگتن دی سی. لازم به ذکر است، کلینتون در حالی مدعی عدم دسترسی مردم کوبا به اینترنت بین الملل است که هم اکنون می‌توانیم در گوگل ترندز، جستجوی 16 سال اخیر کوبایی‌ها در اینترنت بین الملل را ملاحظه کنیم.

«بعضی حکومت‌ها سعی دارند محدودیت‌هایی را در سطح ملی و بین المللی که آزادی عمل به حقوق بشر به صورت آنلاین را مختل خواهد کرد، به مورد اجرا بگذارند. آن‌ها از اصطلاحاتی مانند «امنیت اطلاعاتی» و «مدیریت اینترنتی» در تلاش برای تولید اختناق استفاده می‌کنند.» سخنرانی مایکل اچ پوسنر، معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور دموکراسی، حقوق بشر و کار درباره آزادی اینترنت، 17 ژانویه 2012، وزارت امور خارجه آمریکا.

[2]. لازم به ذکر است کمیته‌ای برای پیگیری اهداف اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی (WSIS) در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تشکیل شده است. هادی شهریار شاه‌حسینی دبیر همایش آماده‌سازی ملی برای اجلاس سران جامعه اطلاعاتی با بیان اینکه کشور ما در راستای بسیاری از اهدافی که در اجلاس جهانی سران جامعه اطلاعاتی مطرح می‌شود، گام برداشته است، گفت: هدف اصلی اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی که در سال‌های 2003 و 2005 م به ترتیب در ژنو و تونس برگزار شد، همواره توسعه فناوری اطلاعات در کشورها بوده است. شاه‌حسینی در پایان تصریح کرد: با توجه به اینکه در سال 2015، اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی در کشور هندوستان برگزار می‌شود، اجلاس‌هایی نیز به‌صورت میان دوره هر ساله برگزار خواهد شد تا موضوعات اجلاس 2015 را پیگیری کند. عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت درباره بخشی از اهداف WSIS یادآور شد:‌ ارتباط‌رسانی به روستاها، متصل کردن مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی و مراکز علمی در تمامی سطوح، تضمین دسترسی تمام مردم به اطلاعات، دانش و رسانه به عنوان بخشی از این اهداف است. وی بیان کرد: طرح ICT روستایی از جمله طرح‌ها و اهدافی است که نیازمند تصویرسازی درست و گزارشات کامل از آن چیزی است که در کشور روی داده است و باید در آن حضور یابیم و به آن اهمیت بدهیم. (www.irannsr.org، کد خبر: 1899، تاریخ 15/12/90)

[3]. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/01/25/710296/

[4]. http://digiato.com/article/2017/12/21/

[5]. http://kayhan.ir/fa/news/123437

[6]. https://www.google.com/policies/terms/W

[7]. https://www.google.com/policies/privacy/

[8]. در بخش ساختار، تبیین خواهد شد.

[9]. برترین سایت جهان، موتور جستجوی گوگل است.

[10]. Search engine optimize

[11]. https://www.rt.com/business/394229-eu-google-antitrust-fine/

عوامل موثر در فرهنگ فناوری ←ساختار

  • ۱۰۵۷



یکی دیگر از عواملی که در ایجاد فرهنگ فناوری مؤثر است، ساختار فناوری است. ساختار یک فناوری از آنجا که قاعدتاً به نوع استفاده کاربران از آن فناوری جهت می‌دهد، نقش بسیار زیادی در آفرینش فرهنگ توسط فناوری و فرهنگ فناوری خواهد داشت. جهت آسان سازی فهم این ادعا، فناوری دو صنعت حمل و نقل و چاقوسازی از منظر ساختار بررسی می‌شود.

مشترکات صنعت حمل و نقل: اشتراکات ماشین‌ها بسیار زیاد است. چرخ، موتور (engin)، آینه، بوق، باتری، فرمان، پدال گاز، دنده، صندلی، شاسی، چراغ، میل گاردان و ... .

ساختار

کاربری

تراکتور

کشاورزی

سواری

شخصی

کامیون

باربری

اتوبوس

مسافربری

لودر

جاده سازی

لیفتراک

کارخانه‌جات

همانگونه که بیان شد، درحالی که مشترکات بسیار زیادی در ماشین‌های مختلف وجود دارد، به دلیل تفاوت در ساختار، کاربری آن متفاوت می‌شود. در حقیقت طراحان، هر ماشینی را برای دستیابی به اهدافی خاص تولید می‌کنند و ساختار ماشین، نقشی کلیدی در دستیابی به اهداف دارد. به همین منظور، در طراحی ساختار، بگونه ای عمل می‌شود که نهایت تناسب با اهداف را داشته باشد. توجه به این نکته نیز لازم است که می‌توان از هر ماشینی برای دستیابی به سایر اهداف استفاده کرد، اما به دلیل عدم تناسب ساختار هر ماشین با اهداف دیگر، کارایی چندانی نخواهد داشت و بازدهی بسیار پایین خواهد آمد. مثلاً می‌توان از تراکتور برای جابهجایی مسافر استفاده کرد و یا با استفاده از کامیون، زمین را شخم زد. با لودر هم می‌توان باربری کرد. اما تقریباً هیچ کس چنین کاری نمی‌کند، چه اینکه ساختار ماشین‌های یادشده، برای دستیابی به اهداف مدنظر، مناسب نیست. از این رو قریب به اتفاق کاربران، از هر ماشینی برای دستیابی به هدفی مشخص استفاده می‌کنند.

مشترکات صنعت چاقوسازی: تیغه تیز، دسته چاقو.

ساختار

کاربری

کارد میوه خوری

پوست کندن میوه

ساطور

خرد کردن سبزی

کارد سلاخی

ذبح شرعی حیوانات

چاقوی جراحی

عمل‌های جراحی

قمه

قداره کشی

شمشیر

کشتن خصم

 

همانند ماشین، هر چاقویی، برای اهدافی مشخص ساخته شده است. ساختار چاقو، تعیین کننده نوع استفاده از چاقو در غالب موارد است. بنابراین هیچ کس با قمه میوه پوست نمی‌کند و با چاقوی میوه خوری، گاو و گوسفند را ذبح نمی‌کند. هرچند نمی‌توان انکار کرد که مثلاً با شمشیر هم می‌شود بیماری را جراحی کرد، اما هیچ پزشک عاقلی چنین کاری نمی‌کند.

نکته:

از آنجاکه هر ابزاری برای هدفی طراحی شده و ساختار متناسب با آن نیز درنظر گرفته شده است، باید برای هر محصول فناوری این سؤال را مطرح کرد: این محصول، ساخته چه تفکری است و سازنده آن را برای چه چیزی خلق کرده است؟

با توجه به این سؤال، برخی کارشناسان از آنجاکه فناوری‌های موجود را محصول غرب می‌دانند، با آن مخالفت کرده و ذات این ابزارها را به دلیل آنکه متأثر از جهانبینی مشرکان و کفار است، متضاد با تفکر توحیدی و هدف خلقت فرض می‌کنند.

در پاسخ باید گفت، نیازهای جوامع انسانی، به صورت کلی، به سه دسته تقسم می‌شوند؛ 1. نیازهای مشترک بین جامعه مسلمانان و کفار 2. نیازهای مختص به جامعه مسلمانان 3. نیازهای مختص به جوامع غیر مسلمان.[1]

نوع نیاز

نمونه

مشترک

خوردن، خوابیدن، کشاورزی، امنیت، مسکن

مختص جامعه مسلمانان

امربه معروف و نهی از منکر، موحد بودن، صله ارحام، رزق حلال

مختص جوامع غیر مسلمان

شرابخواری، قماربازی، سلطه طلبی، روابط نامشروع

با توجه به این نکته، برخی محصولات فناوری ساخته شده به دست کفار و سایر غیرمسلمانان، برای پاسخ به نیازهای مشترک و برخی نیز برای نیازهای مختص جوامع غیرمسلمان طراحی شده است. از این رو، همه فناوری‌های تولید شده تسط غرب و شرق، نامناسب تلقی نمی‌شود. همچنین باید به مقوله تناسب محصول فناوری با مسائل محیطی نیز مورد توجه قرار بگیرد. به عنوان مثال، در کشورهای سردسیر، آنچه برای تولید اتومبیل از اهمیت فراوانی برخوردار است، داشتن سیستم گرمایشی مطلوب و در کشورهای گرمسیر، داشتن سیستم سرمایشی مطلو است. از این رو، طراحان در طراحی خود، به نکات ریزی همانند این موضوع توجه می‌کنند.

در فناوری اطلاعات نیز، نقش ساختار بسیار اثرگذار است. به عنوان مثال، بر اساس آمارها، غالب جستجوهای علمی، فرهنگی و حتی در مواردی خنثی، متعلق به رایانه است و نه تلفن همراه. در عوض غالب جستجوهای غیر اخلاقی، توسط تلفن همراه انجام شده است. در این بین نیز تفاوتی بین کشورهای مختلف، وجود ندارد. یکی از عوامل مهم این وضعیت، ساختار تلفن همراه و رایانه است. تلفن همراه به دلیل ابعاد کوچک، مناسب کارهای پژوهشی نیست و در عوض به دلیل خصوصی بودن، برخورداری از اینترنت پرسرعت در همه جا، سهولت دسترسی، سهولت استفاده و ...، بیشتر جنبه سرگرمی، غیراخلاقی و ارتباطی دارد. اما رایانه به دلیل اینکه بیشتر در معرض دیگران است و نمایشگر آن ابعاد بزرگ و مناسبی دارد، برای امور تحقیقی، علمی و پژوهشی، مناسب‌تر است. از دیگر مؤلفه‌هایی که به عنوان ساختار فناوری مورد استفاده قرار می‌گیرد مواردی مانند تعدد ذینفعان، قابلیت‌ها، امکانات، نقاط قوت و ضعف، بسیط و غیر بسیط بودن و ... ابزار است.[2]



[1]. البته نیازهای انسان‌ها یکی است. اما از آنجاکه برخی از افراد از جاده حقیقی انسانیت و مسیرالهی دورگشته‌اند، نیازهای متفاوتی نیز پیداکرده‌اند که مسلماً این نیازها، نیازهای حقیقی نیست و کاملاً کاذب است.

[2]. در این زمینه و در قسمت‌های پیشرو، بیشتر سخن خواهیم گفت.

عوامل موثر در فرهنگ فناوری ←سیستم تولید، توزیع و مصرف

  • ۹۵۴

سیستم تولید، توزیع و مصرف

یکی از ارکان فرهنگ‌ساز هر ابزاری، تولید، توزیع و مصرف معقول و مشروع آن ابزار است. در حالی که تولید و توزیع عقلانی ابزار در بسیاری از موارد همانند ماشین، چاقو، اسلحه و ... رعایت شده و موجب گشته است غالب استفاده از ابزارهای یادشده، مطلوب و قابل دفاع باشد، تولید و توزیع غیر عاقلانه و غیر شرعی ابزارهای نوین ارتباطی موجب شده است غالب استفاده از فضای مجازی، نادرست و غیر معقول باشد. به عبارت دیگر فرهنگ حاکم بر فناوری، از سه حیطه تولید، توزیع و مصرف تشکیل‌شده است که باید موردتوجه قرار بگیرد. یعنی محصولات فناوری با چه شاخصه و معیاری تولید می‌شود، مطابق کدام معیار توزیع می‌گردد و بر اساس کدام ضوابط و مقررات مصرف می‌شود. اگر این سه حیطه باهم نگریسته نشد، و برنامه‌ریزی متناسب با آن صورت نپذیرفت، آنگاه با معضلات جدی مواجه خواهیم گشت که با فرهنگ سازی در حیطه مصرف نیز حل نخواهد شد.

برای اثبات فرضیه، سه فناوری را مورد توجه قرار داده و در هر کدام، به هر سه حیطه تولید، توزیع و مصرف می‌پردازیم:

1. فناوری چاپ: یکی از محصولات فناوری چاپ، کتاب است.

اصل تولید کتاب، شیوه و معیارهای توزیع و همچنین شاخصه‌های مصرف از ابتدا موردتوجه بوده است. بدین معنا که چون کتاب برای انسان چاپ می‌شود و انسان‌ها نیز نیازهای گوناگونی دارند و از جهات مختلف با یکدیگر متفاوت‌اند، کتاب‌های مختلفی نیز چاپ می‌شود. کتاب خردسال، کودک، نوجوان، جوان و بزرگ‌سال با موضوعات متنوع و گوناگون و ... . همچنین ممیزی‌هایی برای تولید کتاب وجود دارد که باید رعایت شود. تولید کتب ضالّه حرام شرعی و غیرقانونی است. تولید کتاب‌هایی با محتوای ضد امنیت ملی، مروج فساد و فحشا و ... غیرقانونی و خلاف شرع است. حاکمیت تمام تلاش خود را به خرج می‌دهد تا چنین کتبی تولید نشده و در دسترس مصرف‌کنندگان قرار نگیرد.

در هنگام توزیع نیز کتاب به‌تناسب افراد توزیع می‌شود. کتاب‌فروشی‌ها، کتاب‌خانه‌ها، اماکن آموزشی و ...، کتاب متناسب با افراد گوناگون را تفکیک کرده و منتشر می‌نمایند.

در حوزه مصرف نیز به دلیل نوع نظام آموزشی، غالب افراد یاد گرفته‌اند که تنها کتاب موردنیاز خود را خریداری و مطالعه نمایند و احکام شرعی نیز در رابطه بامطالعه کتاب وجود دارد. مثلاً خواندن کتاب ضالّه حرام است.

چنین سازوکاری موجب می‌شود استفاده حداکثری از کتاب، مقبول و موردپذیرش بوده و روزبه‌روز نیز توسعه یابد.

2. فناوری حمل‌ونقل: یکی از محصولات فناوری حمل‌ونقل، ماشین است.

در تولید ماشین و با توجه به نیازهای گوناگون، با انواع و اقسام ماشین مواجه هستیم. ماشین‌های مخصوص حمل بار، حمل مسافر، کشاورزی، شخصی و ... ماشین‌های گوناگونی هستند که برای کاربری‌های گوناگون ساخته‌شده‌اند. ضمن اینکه رعایت کیفیت تولید ازآنجاکه با جان و اموال افراد ارتباط مستقیم دارد، بسیار مهم است.

در نظام توزیع نیز اولاً ماشین در اختیار هرکسی قرار نمی‌گیرد؛ افراد زیر 18 سال نمی‌توانند رانندگی کنند و افراد بالای 18 سال نیز پس از اخذ گواهینامه می‌توانند رانندگی کنند. ثانیاً هر فردی ماشین مخصوص کاربری و نیاز خود را تهیه و استفاده می‌کند. هیچ‌کس با ماشین حمل بار زمین شخم نمی‌زند و با ماشین کشاورزی اقدام به جابه‌جایی مسافر نمی‌کند (مسافرکشی).

در نظام مصرف نیز محدودیت‌های ترافیکی مانند طرح ترافیک، محدودیت‌های ناشی از قوانین مانند عبور ممنوع، ورودممنوع، سرعت و سبقت غیرمجاز و ... مانع از استفاده نامناسب است. از این رو فواید ماشین، از مضرات آن بیشتر است.

3. فناوری صنایع دفاعی: یکی از محصولات فناوری صنایع دفاعی، اسلحه سبک است.

در نظام تولید سلاح سبک، بنا بر نیازهای گوناگون، تولیدات گوناگون موجود است. اسلحه شکار، اسلحه نیروهای نظامی و انتظامی (عموماً کلت کمری)، اسلحه مبارزه با تروریست‌ها و متجاوزان (عموماً مسلسل) و ...، به دلیل نیازمندی‌های گوناگون، متفاوت تولید شده‌اند.

در نظام توزیع نیز شکارچیان جهت نگهداری، حمل و استفاده از سلاح، باید مجوز بگیرند. سایر سلاح‌ها نیز تنها در اختیار نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی است و دیگران حق دسترسی ندارند.

در حوزه مصرف نیز افراد واجد شرایط زمانی حق استفاده را دارند که سابقاً آموزش‌های موردنیاز را دیده و گذرانده باشند تا مهارت کافی را کسب کرده باشند. ضمناً حاملان اسلحه از لحاظ قانونی با محدودیت‌های فراوانی برای استفاده از آن مواجه هستند. ازاین‌رو، در کشورمان غالب استفاده از اسلحه خوب و مفید بوده و استفاده نامناسب حداقلی است. اما در کشورهایی که نظام تولید و یا توزیع مناسب نباشد، غالب استفاده بد خواهد بود. معضل قتل شهروندان آمریکایی توسط سایر شهروندان این کشور، ناشی از نظام توزیع غلط یکی از محصولات فناوری حوزه دفاعی است.

به نظر می‌رسد می‌تواند مدعی شد که اگر در هر فناوری، تولید، توزیع و مصرف محصولات بر اساس قوانین شرعی و عقلی باشد، قاعدتاً غالب استفاده از محصولات فناوری خوب و مناسب خواهد بود و اندک مشکلات موجود نیز با جعل و یا اصلاح قوانین و فرهنگ‌سازی در حوزه مصرف مرتفع می‌شود. اما درجایی که نظام تولید و یا توزیع و یا هردو، غلط و خلاف موازین شرعی باشد، غالب استفاده نامناسب خواهد بود و در چنین شرایطی نه قوانین یاریگرمان است و نه فرهنگ‌سازی در حوزه مصرف. این قاعده جهان‌شمول است و همه دنیا را دربر می‌گیرد.

اما در شرایط کنونی و در موضوع رسانه (خصوصاً رسانه‌های نوین)، همانگونه که آمد، تنها به فرهنگ مصرف توجه شده و ذهن همگان را از دو حیطه بسیار مهم دیگر، منصرف ساخته‌اند. این ادبیات و یا گفتمان، گفتمان غالب در کشور بوده و قریب به اتفاق مردم و مسئولین، همین دیدگاه را دارند. حاصل این گفتمان که از آن به گفتمان آمریکایی تعبیر می‌کنیم، شاخصه‌هایی دارد که به برخی از مهمترین شاخصه‌ها اشاره می‌شود:

  • نهادینه‌سازی عدم خودباوری در تولید ابزار، قالب، روش و خدمات فضای مجازیِ مستقل از معیارهای موجود؛
  • علم‌زدگی در این فضا؛ به‌گونه‌ای که برخی از تبعات غیر شرعی و عقلی حاصل از ساز و کارهای فعلی فضای مجازی به عنوان چیزی که باید پذیرفت، تئوریزه می‌شود. به عنوان نمونه، وجود محتوای نامشروع و نقض گستردهٔ حریم خصوصی دیگران، در حال عادی‌سازی است؛
  • پذیرش دهکدهٔ جهانی با مدیریت آمریکایی توسط نخبگان، دولت‌ها و ملت‌ها؛
  • توزیع عجولانه ابزارها و خدمات رسانه‌های نوین ارتباطی به صورت غیر کارشناسی، اقتصاد محور و بدون در نظر گرفتن مصالح کشورها؛
  • معطوف شدن نگاه و قلم کارشناسان و دلسوزان به فرهنگ مصرف و غفلت از فرهنگ تولید و توزیع.
  • مصرف‌زدگی و استفادهٔ حداکثری از تمامی محصولات فضای مجازی؛

رسوخ این گفتمان در تمامی لایه‌های فکری کشورها، به خصوص ایران اسلامی و نیروهای انقلابی و حزب‌اللهی آن، محصول گفتمان‌سازی 80 سالهٔ آمریکا و بیش از 300 سال استعمار و استثمار کشورهای استعمارگر است. شیوع چنین گفتمانی موجب بروز و ظهور دو آسیب بزرگ بین ملت‌ها و دولت‌ها، خصوصاً جمهوری اسلامی ایران شده است:

الف) نبود گفتمان واحد بین نیروهای انقلابی و دلسوزان نظام در سه حیطهٔ پیش‌گفته؛ به گونه‌ای که هنوز هیچ یک از نهادهای انقلابی – فرهنگی و یا افراد شاخص، پی‌گیر راه‌اندازی شبکهٔ ملی اطلاعات[1] نشده‌اند.

این معضل، افراد و گروه‌های ذیل را شامل می‌شود:

1. غالب حوزیان و دانشگاهیان؛

2. جمع زیادی از مدیران و برنامه‌ریزان فرهنگی کشور؛

3. نهادهای مؤثر فرهنگی، اعم از دولتی و غیر دولتی (NGO)؛

4. شرکت‌های ارائه دهندهٔ خدمات فضای مجازی، اعم از رسانه‌های صوتی و تصویری، اینترنت، تلفن همراه، رسانه‌های تبلیغی و... .

5. غالب رسانه‌های خبری (اعم از مکتوب و غیر مکتوب)؛

6. عموم متولیان رسانهٔ ملی؛

و ... .

ب) جهل، ناآگاهی و پایین بودن سواد رسانه‌ای اسلامی (بصیرت رسانه‌ای) در اقشار گوناگون.

منظور از جهل در این گفتار، ناآگاهی نسبت به مسائل و موارد مرتبط با فضای مجازی است که برخی از این ناآگاهی‌ها عبارتند از: تعریف و ماهیت فضای مجازی، ابعاد خرد و کلان آن، اهداف تأسیس و ترویج این فضا، بهره‌برداری حداکثری استعمارگران از وضعیت موجود، ناآشنایی با گفتمان انقلاب اسلامی در فضای مجازی، ناآگاهی نسبت به احکام شرعی فضای مجازی، نبود نگاه جامع نسبت به آسیب‌ها و مشکلات در ابعاد گوناگون فرهنگی - اجتماعی، سیاسی - امنیتی، بهداشتی، اقتصادی و علمی، نگرش منفعلانه و استعمارزده نسبت روش استفادهٔ صحیح از خدمات فضای مجازی، نداشتن راهکارهای انقلابی، کامل و همه جانبه جهت حل معضلات.

با توجه به مطالب پیشین، بسیاری از متولیان فرهنگی در مورد فضای مجازی دیدگاه انقلابی ندارند؛ بلکه دیدگاه آنان خواسته یا ناخواسته همسو با دیدگاهی است که مورد نظر استکبار جهانی است. برخی نیز بدون تفکر در پس انفجار اطلاعات، دائم از مزایای این پدیده سخن می‌رانند.

نبود نگاه ژرف و دقیق دربارهٔ فناوری‌های ارتباطی موجب بهره‌بری فراوان گردانندگان و طراحان فضای مجازی شده است. آنان که چنگالشان به خون میلیون‌ها انسان بی‌گناه آغشته است و افراد زیادی را به گناه و فساد کشانده و زخم عمیقی بر پیکرهٔ خانواده و جوامع گوناگون زده‌اند، زمانی که به فناوری‌های ارتباطی می‌رسند، همچو گرگی در لباس میش، با استفاده از غفلت گروه‌های گوناگون، اقدام به ترویج و گسترش سخت افزار و نرم افزار فسادخیز خود می‌کنند. در این زمینه با دلسوز نشان دادن خود، هیچ کشوری را در زمینهٔ فضای مجازی تحریم نمی‌کنند و با سیاست‌های استعماری خود مانع خودکفایی دولت‌ها و ملت‌ها در عرصهٔ فضای مجازی می‌شوند.



[1]. شبکه ملی اطلاعات، شبکه‌ای بومی و متشکل از مراکز داده ملی، زیرساخت‌های ارتباطی و سرویس‌های نرم افزاری است که در سراسر ایران مستقر خواهد شد و خدمات دولت الکترونیکی و سرویس‌های رفاهی و اجتماعی را از طریق بستر فیبر نوری و با پهنای باند حداقل 12 مگابیت بر ثانیه به مردم ایران ارائه خواهد کرد. این شبکه مستقل از اینترنت جهانی عمل کرده؛ اما به آن متصل است تا مردم علاوه بر دریافت خدمات ملی از طریق شبکه ملی اطلاعات، بتوانند از خدمات اینترنت جهانی نیز بهره‌مند باشند. (سواد رسانه‌ای، اینترنت، ص 8) لازم به ذکر است که بسیاری از کارشناسان معتقدند: حداقل سرعت در شبکه ملی اطلاعات M/S40 خواهد بود.

عوامل موثر در فرهنگ فناوری ← محتوا

  • ۹۷۶

 محتوا

عامل مهم دیگری که در استفاده از فناوری تاثیرگذار است، محتوای موجود در فناوری است.[1] برخلاف تحلیل دیگر کارشناسان، آنچه موجب بروز آسیب در فضای مجازی می‌شود، کمبود محتوای دینی و یا جذاب نبودن محتوای دینی نیست، بلکه وجود مفاسد اعتقادی، اخلاقی و سرگرمی‌های گسترده غفلت زا است. برای اثبات این مسئله، نگاهی به منابع دینی انداخته و برخی از آیات و روایات را مورد استفاده قرار می‌دهیم.

1- وجود مفاسد اعتقادی

درباره اهمیت اثر گذاری مفاسد اعتقادی، خصوصاً شبهات، محتوای نامه حضرت امیر علیه السلام به امام حسن مجتبی علیه السلام کفایت می‌کند. شبهه و اثرگذاری آن در ذهن و سپس رفتار آن‌قدر مهم است که امام علی در نامهٔ خود به فرزند دلبندشان امام حسن مجتبی می‌فرماید: «وَ أَنْ أَبْتَدِئَک بِتَعْلِیمِ کتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَأْوِیلِهِ وَ شَرَائِعِ الْإِسْلَامِ وَ أَحْکامِهِ وَ حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ لَا أُجَاوِزُ ذَلِک بِک إِلَی غَیرِهِ ثُمَّ أَشْفَقْتُ أَنْ یلْتَبِسَ عَلَیک مَا اخْتَلَفَ النَّاسُ فِیهِ مِنْ أَهْوَائِهِمْ وَ آرَائِهِمْ مِثْلَ الَّذِی الْتَبَسَ عَلَیهِمْ فَکانَ إِحْکامُ ذَلِک عَلَی مَا کرِهْتُ مِنْ تَنْبِیهِک لَهُ أَحَبَّ إِلَی مِنْ إِسْلَامِک إِلَی أَمْرٍ لَا آمَنُ عَلَیک [فِیهِ] بِهِ الْهَلَکةَ وَ رَجَوْتُ أَنْ یوَفِّقَک اللَّهُ فِیهِ لِرُشْدِک وَ أَنْ یهْدِیک لِقَصْدِک َ فَعَهِدْتُ إِلَیک وَصِیتِی هَذِه؛[2] پس در آغاز تربیت، تصمیم گرفتم تا کتاب خدای توانا و بزرگ را همراه با تفسیر آیات، به تو بیاموزم، و شریعت اسلام و احکام آن از حلال و حرام، به تو تعلیم دهم و به چیز دیگری نپردازم؛ اما از آن ترسیدم که مبادا رأی و هوایی که مردم را دچار اختلاف کرد، و کار را بر آنان شبهه‌ناک ساخت، به تو نیز هجوم آورد، گرچه آگاه کردن تو را نسبت به این امور خوش نداشتم؛ اما آگاه شدن و استوار ماندنت را ترجیح دادم، تا تسلیم هلاکت‌های اجتماعی نگردی، و امیدوارم خداوند تو را در رستگاری پیروز گرداند، و به راه راست هدایت فرماید، بنابراین وصیت خود را اینگونه تنظیم کرده‌ام.» وجود شبهات اعتقادی کار را به جایی رسانه است که حتی در شیوه تربیتی – آموزشی امام متقیان، علی علیه السام نیز تاثیرگذار است.

همچنین امام صادق علیه السلام در این زمینه می‌فرمایند: «بَادِرُوا أَوْلَادَکمْ بِالْحَدِیثِ قَبْلَ أَنْ یسْبِقَکمْ إِلَیهِمُ الْمُرْجِئَة؛[3] در آموزش حدیث به فرزندانتان شتاب کنید پیش از آنکه مرجئه (منحرفان) زودتر از شما به سراغ آنها بروند.» به عبارت دیگر، قبل از آنکه فرزندانتان را به عقاید باطل و فاسد، منحرف کنند، آنان را دریابید.

2- وجود مفاسد اخلاقی

یکی دیگر از عوامل محتوایی منحرف کننده کاربران، وجود مفاسد اخلاقی است. بر اساس روایات، شهوت و خشونت، دشمن‌ترین دشمنان انسان می‌باشند. «مَا مِنْ عَدُوٍّ أَعْدَی عَلَی الْإِنْسَانِ مِنَ الْغَضَبِ وَ الشَّهْوَةِ فَاقْمَعُوهُمَا وَ اغْلِبُوهُمَا وَ اکظِمُوهُمَا؛[4] برای انسان هیچ دشمنی دشمن‌تر از خشم و شهوت وجود ندارد، پس آن دو را سرکوب کنید و مقهورشان سازید و آتش آنها را فرو نشانید!» در وضعیت فعلی حاکم بر فضای مجازی، کاربران حتی اگر به دنبال محتوای غیر اخلاقی هم نباشند، توسط مدیران شبکه‌های اجتماعی و موتورهای جستجو، در معرض آن قرار می‌گیرند. در واقع هم اینک کاربران قرین محتوای فاسد اخلاقی هستند که این مسئله تبعات ناگواری را به دنبال خواهد داشت. «قَرِینُ الشَّهْوَةِ مَرِیضُ النَّفْسِ مَعْلُولُ الْعَقْل؛‌[5] شهوت‌پرست نفسش بیمار است و عقلش معلول.»

در کلام معصومین عقل، شهوت و غضب دو چیز متضاد معرفی شده‌اند، به گونه‌ای که این دو در یک زمان با هم جمع نمی‌شوند:

  • «الْعَقْلُ وَ الشَّهْوَةُ ضِدَّانِ وَ مُؤَیدُ الْعَقْلِ الْعِلْمُ وَ مُزَینُ الشَّهْوَةِ الْهَوَی وَ النَّفْسُ مُتَنَازَعَةٌ بَینَهُمَا فَأَیهُمَا قَهَرَ کانَتْ فِی جَانِبِه؛[6] عقل و شهوت با یکدیگر دشمن‌اند، و یاریگر عقل علم است و آرایش دهندهٔ خواهش، آرزو و هوس. عقل و شهوت بر سر به دست آوردن نفس با یکدیگر نزاع می‌کنند، پس هر کدام بر دیگری غلبه کرد، نفس به جانب او گرایش پیدا می‌کند.»
  • «لَا تَجْتَمِعُ الشَّهْوَةُ وَ الْحِکمَة؛[7] شهوت و حکمت با هم جمع نمی‌شوند.»
  • «لَا عَقَلَ مَعَ شَهْوَة؛[8] عقل با شهوت جمع نمی‌شود.»
  • «لَا تَسْکنُ الْحِکمَةُ قَلْباً مَعَ حُبُّ شَهْوَة؛[9] با وجود حبّ شهوت، حکمت در دل جای نخواهد گرفت.»
  • «إِذَا أَبْصَرَتِ الْعَینُ الشَّهْوَةَ عَمِی الْقَلْبُ عَنِ الْعَاقِبَة؛[10] وقتی چشم، شهوت را ببیند، قلب از عاقبت‌اندیشی نابینا می‌شود.»

آری، استکبار جهانی برای سیطره بر منابع مادی و معنوی، به دنبال ایجاد چنین جامعه‌ای است که مردم آن تنها به دنبال برآوردن نیازهای شهوانی باشند و زندگی‌شان همانند زندگی حیوانات انسان نما باشد. چنین موجوداتی بهترین زمینه را برای بهره‌کشی، استعمار، استثمار، استکبار و در نهایت، پذیرش ولایت طاغوت دارند.

از سوی دیگر، با اندکی دقت متوجه می‌شویم که علت جذب غالب مردم به بازی، سریال، قابلیت‌های گوناگون تلفن همراه، شبکه‌های اجتماعی و... دو نقطه ضعف انسان یعنی قوه شهویه و قوه غضبیه است. این سیاست به اندازه‌ای کارساز است که مطابق اسناد منتشره از شیوه‌های جاسوسی انگلستان، استفاده از مسائل جنسی به عنوان یک ابزار برای قرار دادن کاربران در پروژهٔ «دام عسل» به شمار می‌رود.[11] بنابراین، استفاده از نقاط ضعف کاربران، یکی از مهم‌ترین بسترهای جذب مخاطبان به چرخهٔ تسخیری سلطه‌گران، در فضای مجازی و مقدمهٔ مهم در بحث نفوذ به شمار می‌رود.[12]

3- تولید گسترده محتوای غفلت زا (سرگرمی‌های بیهوده)

یکی دیگر از عوامل محتوایی در بروز آسیب در فضای مجازی، وجود بسیار گسترده محتوای غفلت زا است. موسیقی‌های لهوی، طنزهای مبتذل، سرگرمی‌های کاذب، بسیاری از بازی‌های ویدئویی و ... از مهمترین محتواهای غفلت زا است. اهمیت محتوای غفلت‌زا در به انحراف کشاندن افزاد به حدی است که خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْینٌ لا یبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یسْمَعُونَ بِها أُولئِک کالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِک هُمُ الْغافِلُون؛[13] بسیاری از جن و انس را برای جهنم آفریده‌ایم دل‌ها دارند که با آن فهم نمی‌کنند چشم‌ها دارند که با آن نمی‌بینند گوش‌ها دارند که با آن نمی‌شنوند ایشان چون چارپایانند بلکه آنان گمراه‌ترند ایشان همانانند غفلت‌زدگان.» در حقیقت قرآن، غفلت زدگان را از چارپایان پست‌تر می‌داند. چه اینکه غفلت، مانع یاد خدا و معادباوری است و آنچه موجب غفلت می‌شود، غالب محتوایی است که امروزه فضای مجازی را اشباع کرده است. خداوند متعال در این زمینه می‌فرماید: «اِقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فی غَفْلَةٍ مُعْرِضُون * ما یأْتیهِمْ مِنْ ذِکرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلاَّ اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ یلْعَبُون؛[14] مردم را [هنگام] حسابرسی [آنچه در مدت عمرشان انجام داده‌اند] نزدیک شده در حالی که آنان با [فرو افتادن] در غفلت [از دلایل اثبات کننده معاد] روی گردانند * هیچ یادآوری و پند تازه‌ای از سوی پروردگارشان برای آنان نمی‌آید مگر آنکه آن را می‌شنوند و در حالی که سرگرم بازی هستند [آن را مسخره‌می‌کنند.]»

4- ناتوانی در حذف محتوای نامناسب

یکی از بزرگترین عوامل حوزه محتوایی در به انحراف کشاندن کاربران فضای مجازی کشورمان، ناتوانی مسئولان فضای مجازی در حذف سه دسته محتوای پیشین است. در حقیقت به دلیل سلطه دشمنان بر فضای مجازی و مدیریت آنان بر محل ذخیره سازی و توزیع محتوا، امکان حذف یک حرف از حروف الفباء، یک پیکسل از تصاویر و یک فریم از فیلمهای مبتذل برای کشورمان وجود ندارد. چنین امکانی صرفاً در اختیار مدیران نرم افزار و سخت افزارهای زیرساخت و کاربردی فضای مجازی است.

در بهترین حالت مسئولان فضای مجازی کشورمان می‌توانند محتوایی را فیلتر کنند که آنهم با وجود فیلترشکن‌های رایگان و کاملاً در دسترس، امری مهمل محسوب می‌شود. شاید بتوان مدعی شد حقارت آمیز ترین وضعیت فضای مجازی کشورمان آنجایی است که مسئولان فضای مجازی کشورمان برای حذف یک محتوا، دست به دامن صهیونیست‌ها، کفار و مشرکان می‌شوند و در حالی که ملتمسانه از آنان درخواست حذف محتوا را داریم، حذف نمی‌کنند (مانند آنچه که در تلگرام پیش آمد و وزیر ارتباطات کشورمان ملتمسانه از مدیر ضد خدای تلگرام حذف یک کانال تلگرامی را در خواست کرد و این صهیونیست وابسته به استکبار جهانی، پس از مسدودسازی آن کانال، آدرس جدید همان کانال را خودش معرفی کرد!).



[1]. این مورد صرفاً مربوط به فناوری‌های محتوا محور است.

[2][2]. نهج البلاغه، ص 394.

[3]. کافی، ج 6، ص 47.

[4]. مجموعه ورام، ج 2، ص 115.

[5]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 11، ص 346.

[6]. همان، ص 221.

[7]. غرر الحکم و درر الکلم، ص 772.

[8]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 11، ص 212.

[9]. غررالحکم و درر الکلم، ص 793.

[10]. غررالحکم و درر الکلم، ص 285.

[11]. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران: www.irna.ir/fa/News/81032416.

[12]. شبکه عنکبوتی، محمد کهوند، ص 144.

[13]. سوره مبارکه اعراف، آیه 179.

[14]. سوره مبارکه انبیاء، آیات 1 و 2.

عوامل موثر در فرهنگ فناوری ← کاربر

  • ۹۵۶

5- کاربر

کاربران نیز سهم مخصوص به خود را در نوع استفاده از فناوری دارند. سابق بر این گفته شد که به دلیل تولید، توزیع و پذیرش غیر عقلی و غیر شرعی فضای مجازی از جانب مسئولان، غالب استفاده از فضای مجازی نادرست و غیر شرعی است. با اینحال این موجب نمی‌شود که سهم کاربران در این وضعیت نادیده انگاشته شود. برخی از مهمترین مسائل مرتبط با کاربران که موجب رفتار نامناسب در فضای مجازی شده است عبارتند از:

  • ضعف در ایمان، معنویت و تقوا
  • ضعف در معادباوری
  • کمبود انس با قرآن، نماز و دعا
  • کمبود ارتباط با مراکز دینی
  • ناآشنایی با احکام مرتبط با فضای مجازی
  • کمبود غیرت و حیا
  • ضعف در خودشناسی
  • ضعف در مسئولیت پذیری
  • ضعف در دشمن شناسی
  • بی برنامگی و ندانستن ارزش وقت
  • الگو گزینی نامناسب
  • کمبود انس با مطالعه
  • ازدواج دیرهنگام
  • بازی و تفریحات فراموش شده بومی
  • ترک سنت‌های حسنه مانند صله ارحام، فرزندآوری، ارتباط با همسایگان، حضور مداوم مادر در خانه، مربی گری والدین، جلسات دوستانه دختران در منازل، بازی پسران در بیرون از منزل و ... .

به تحقیق، برنامه ریزان کشور و سیاست گذاران نظام و حوزه‌های علمیه باید برای ایجاد، تقویت، اصلاح و احیای موارد فوق (به تناسب هر کدام)، تلاش مکفی به خرج دهند.

فرهنگ حاکم بر فناوری

  • ۹۶۲

با توجه به موارد بیان شده، فرهنگ حاکم بر فناوری، از عوامل گوناگونی متأثر است و برای فهم این مسئله و قضاوت درباره فناوری‌های گوناگون، باید در ابتدا ماهیت فناوری شناسایی شود. در پرتو این شناخت، می‌توان مواجهه‌ای فعال و مؤثر با فناوری داشت و دچار تعارضات فرهنگی نشد. در مجموع و از باب نمونه، به چند شاخصه اثرگذار در ماهیت فناوری اشاره شده و عوامل تعیین کننده فرهنگ فناوری با توجه به شاخصه ماهیتی معرفی می‌شود:

1- بسیط و مرکب بودن

همانگونه که بیان شد، ابزارها به دو دسته بسیط و غیربسیط تقسیم می‌شوند. عوامل اثرگذار در فرهنگ هر نوع از فناوری‌ها از این منظر، به شرح جدول ذیل می‌باشد:

شاخصه ماهیتی

عوامل اثرگذار در فرهنگ فناوری

نمونه

بسیط

ساختار+کاربر+سیستم تولید، توزیع و مصرف

چاقوی میوه خوری+زنان خانه دار+رعایت سیستم سه گانه

غیر بسیط

مدیر+ساختار+سیستم تولید، توزیع و مصرف

صدا وسیما+تلویزیون+رعایت سیستم سه گانه

 

2- مدیریت و کاربری

ابزارها از جهت مدیریت و کاربری، به سه دسته کلی تقسیم می‌شوند. با توجه به شاخصه‌های ماهیتی در این مقسم، عوامل اثرگذار در فرهنگ فناوری به قرار ذیل است:

شاخصه ماهیتی

عوامل اثرگذار در فرهنگ فناوری

نمونه

وحدت مدیریت

ساختار+کاربر+سیستم تولید، توزیع و مصرف

اسلحه+نیروهای نظامی+رعایت سیستم سه گانه

تعدد مدیریت، غلبه کاربران

ساختار+کاربر+مدیرثالث+سیستم تولید، توزیع و مصرف

هواپیما+خلبان+برج مراقبت+رعایت سیستم سه گانه

تعدد مدیریت، غلبه مدیران

ساختار+مدیرثالث+سیستم تولید، توزیع و مصرف

ماشین آموزش رانندگی+معلم آموزش+رعایت سیستم سه گانه

 

3- محتوا محور

برخی ابزارها نیز، محتوا محور هستند. در اینگونه ابزارها، عوامل اثرگذار در فرهنگ فناوری بدین شرح است:

شاخصه ماهیتی

عوامل اثرگذار در فرهنگ فناوری

نمونه

بسیط

ساختار+کاربر+سیستم تولید، توزیع و مصرف+محتوای موجود

ویدئو+پدر خانواده+رعایت سیستم سه گانه+فیلم ماجرای نیمروز

غیر بسیط

ساختار+کاربر+سیستم تولید، توزیع و مصرف+محتوای موجود

رایانه خانگی+طلبه+رعایت سیستم سه گانه+انواع محتوای مشروع

تعدد مدیریت، غلبه کاربران

ساختار+کاربر+مدیرثالث+سیستم تولید، توزیع و مصرف+محتوای موجود

تلفن هوشمند+دانشجو+وزارت ارتباطات+رعایت سیستم سه گانه+بازی باقلوا

تعدد مدیریت، غلبه مدیران

ساختار+مدیرثالث+سیستم تولید، توزیع و مصرف+محتوای موجود

شبکه اجتماعی+مجتهد عادل+رعایت سیستم سه گانه+انواع محتوای مشروع

 

 

پاسخ به شبهات و سوالات