-
۱۴۶۵
یکی از راهبردهای مهم مواجهه با فناوریها، یادگیری دانش تولید آن فناوری است. کشور ما به دلیل حضور طولانی مدت نظام استبداد و سلطه، دچار عق افتادگی شدید علمی است. بدیهی است برای جبران این عقب افتادگی، لازم است علم را از دارندگان آن فرا بگیریم.
- «واقعیت این است که ما دویست سال از علم دنیا عقب ماندهایم؛ اما معنای رسیدن به مرزهای دانش این نیست که راهی را که اروپاییها در طول دویست سال رفتهاند، ما هم همان راه را در طول دویست سال برویم؛ بعد به آنجایی که امروز رسیدهاند، برسیم؛ نه، این حرفها نیست؛ ما راههای میانبر پیدا میکنیم. ما علم را از دست اروپاییها میقاپیم. ما از یاد گرفتن ننگمان نمیکند. اسلام میگوید قوام دنیا به چند گروه است؛ یکی از آنها کسانی هستند که وقتی نمیدانند، درصدد یاد گرفتن باشند؛ از یادگرفتن ننگشان نکند. ما دانشهایی را که امروز فرآوردهٔ ذهن و مغز و عقل بشر است، یاد میگیریم؛ آنچه را که بلد نیستیم، با کمال میل میآموزیم و به استادمان هم احترام میکنیم. به کسی که به ما علم بیاموزد، بیاحترامی نمیکنیم؛ اما گرفتن علم از دیگری نباید به معنای این باشد که شاگرد باید تا ابد شاگرد بماند؛ نه، امروز شاگردیم، فردا میشویم استاد آنها؛ کمااینکه آنها یک روز شاگرد ما بودند، اما الان شدهاند استاد ما.»[1]
در مسئله یادگیری دانش و اخذ فناوری از شرق و غرب، بسیاری از افراد دچار اشتباه بزرگی شدند. آنها به جای فراگیری فناوری و علم، تحت تأثیر فرهنگ غربی یا شرقی قرار گرفته و به روشنفکران غربزده یا شرق زده بدل شدند.
- «در زمان قاجاریه اولین بار نشانهها و نمونههای فرهنگ غربی وارد کشور شد. ایرانیهای اعیانِ درباری آن روز که اولین قشرهایی بودند که با اروپاییها ارتباط برقرار کردند، نخستین چیزی که یاد گرفتند، دانش نبود؛ عادات و رفتار و نحوهْ معاشرت آنها را یاد گرفتند. این خطِّ اشتباه و خطا از همانجا ترسیم شد. عدهای فکر میکنند چون غربیها ازلحاظ علمی بر ما برتری دارند، پس ما باید فرهنگ و عقاید و آداب معاشرت و آداب زندگی و روابط اجتماعی و سیاسیمان را از آنها یاد بگیریم؛ این اشتباه است.»[2]
- «غرب در تهاجم همهجانبه خود، ایمان و خصال اسلامی ما را نیز هدف قرار داد و در سایه متاع دانش خود که همه بدان احساس نیاز میکردند، فرهنگ اباحیگری و بیمبالاتی در دین و اخلاق را که خود دچار آن است مصرانه به جوامع ما صادر کرد.»[3]
این افراد به دلیل جایگاه ویژه اجتماعی در کشور، به سرعت بر فرهنگ عمومی اثرگذارند و بازتاب اثرگذاری آنان بسیار خطرناک است؛ زیرا زمینه ساز تسلط فرهنگی غرب و شرق بر کشور هستند.
- «تسلط فرهنگی از تسلط اقتصادی و از تسلط سیاسی هم خطرناکتر است.»[4]
درواقع، با یک نگاه دقیق میتوان پی برد که امر فرهنگ و هر آنچه با فرهنگ در ارتباط است، چه قدر از اهمیت بالایی برخوردار بوده که با کمترین غفلتی ممکن است مسیر عمومی یک جامعه از جهت فکری، اعتقادی، اقتصادی، سیاسی و... را از مسیر مستقیم و صحیح خود منحرف کند. از اینرو در فراگیری علم از غرب یا شرق، باید از تأثیرپذیری فرهنگی به شدت اجتناب کرد.
- «شاگردی کردن در علم، به معنای تقلید کردن در فرهنگ نیست؛ این نکتهٔ بسیار مهمی است.»[5]
چند نکته اساسی را میتوان از بیانات مقام معظم رهبری درباره نحوه برخورد با فناوریهای نوین برداشت کرد:
- فرهنگ، تقلیدپذیر نیست. برخلاف علم که میتوان موارد مفید آن را از دیگران دریافت کرد؛
- برتری علمی بههیچوجه برتری فرهنگی نمیآورد؛
- بیگانگان در نفوذ فرهنگی خود فقط به یک جنبه بسنده نکرده بلکه، همه جوانب فرهنگی جامعه را در نظر میگیرند؛
- اباحیگری در دین و اخلاق از مهمترین اهداف صدور فرهنگ غرب و بیگانه به جوامع اسلامی است؛
- خطر تسلط فرهنگی بهمراتب بیشتر و ویرانکنندهتر از تسلط اقتصادی و سیاسی است.
[2]. حسینی خامنهای، علی، پیشین، دیدار جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاههای استان همدان، ص 93. (17/ 04/ 1383)
[3]. همان، بیانات در مراسم گشایش هشتمین اجلاس سران کشورهای اسلامی، ص 152. (18/ 09/ 1376)
[4]. همان، بیانات در اجتماع بزرگ مردم اراک، ص 25. (24/08/1379)
[5]. بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاههای استان همدان، 1383.4.17.